عشاق ظهور

دعای روز سی ام ماه مبارک رمضان +شرح دعا

doa

اللهمّ اجْعَلْ صیامی فیهِ بالشّکْرِ والقَبولِ علی ما تَرْضاهُ ویَرْضاهُ الرّسولُ مُحْکَمَةً فُروعُهُ بالأصُولِ بحقّ سَیّدِنا محمّدٍ وآلهِ الطّاهِرین والحمدُ للهِ ربّ العالمین.

خدایا قرار بده روزه مرا در این ماه مورد قدردانی و قبول بر طبق خشنودی تو و پسند رسول تو باشد و استوار اشد فرعش بر اصل به حق مولای ما حضرت محمد(ص)و خاندان پاکش و ستایش خاص پروردگار جهانیان است.

شرح دعا

خدایا قرار بده روزه مرا در این ماه مورد قدردانی و قبول بر طبق خوشنودی تو و پسند رسول تو باشد و استوار باشد فرعش بر اصل به حق آقای ما محمد و خاندان پاکش و ستایش خاص پروردگار جهانیان است.

ارزش هر طاعت به مقبولیت آن است. تا نماز ما قبول نشود ارتقا نمی‌یابد و بالا نمی‌رود تا روزه ما پذیرفته نشود اثرگذار نیست و ارجی و اوجی ندارد قبول اعمال به نیت و اخلاص و تقید و عبودیت در برابر خداست.

سی روز روزه گرفتیم و نماز به پا داشتیم امروز از او می‌خواهیم روزه‌مان را مقرون به شکر و قبول قرار بده و آن گونه که تو و رسولت از آن راضی باشند.

آری، خداوند روزه‌ای را ارزش می‌نهد و می‌پذیرد که آمیزه‌ای از پرهیز و ایمان باشد. در این حال شکر و سپاس الهی نسبت به عبادت بنده، همان مهر قبول اوست او آن هنگام طاعت را قبول می‌کند که «خداپسند» باشد الگو گیری از سنت‌های او اطاعت و رضایت خدا را به همراه دارد.

طاعت و عبادتی که آلوده گناه باشد ارزشی ندارد دهانی که به روزه بسته شده اما به غیبت و تهمت همواره گشوده است، مهر روزه را هم شکسته!

شنیده‌ایم زنی زبان به غیبت گشود در حالی که روزه بود، پیامبر فرمود: برو بخور! دیگر روزه نیستی!

از خدا می‌طلبیم دل و زبانمان را از گناه دور بدارد و روزه ما را مقبول و مورد رضایت خود پیامبر و اهل‌بیتش قرار دهد. و مهر «شکر» و «قبول» آن‌ها را بر آن ثبت کند.



دعای روز 29 رمضان

دعای روز 29 رمضان


دعای روز 28 رمضان

دعای روز 28 رمضان


دعای روز 27 رمضان

دعای روز 27 رمضان


دعای روز 26 رمضان

دعای روز 26 رمضان


دعای روز 25 رمضان

دعای روز 25 رمضان


 

دعای روز بیست و چهارم ماه مبارک رمضان

دعای روز بیست و چهارم ماه مبارک رمضان

 

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ إنّي أسْألُكَ فيه ما يُرْضيكَ وأعوذُ بِكَ ممّا يؤذيك وأسألُكَ التّوفيقَ فيهِ لأنْ أطيعَكَ ولا أعْصيكَ يا جَوادَ السّائلين.

خدايا من از تو ميخواهم در آن آنچه تو را خوشنود كند و پناه مى برم بتو از آنچه تو را بيازارد واز تو خواهم توفيق در آن براى اينكه فرمانت برم ونافرمانى تو ننمايم اى بخشنده سائلان.

 



دعای روز بیست و سوم  ماه مبارک رمضان

اَللّـهُمَّ اغْسِلْنى فیهِ مِنَ الذُّنُوبِ وَطَهِّرْنى فیهِ مِنَى الْعُیُوبِ وَامْتَحِنْ قَلْبى فیهِ بِتَقْوَى الْقُلُوبِ یا مُقیلَ عَثَراتِ الْمُذْنِبینَ.




دعای روز بیست و سوم ماه مبارک رمضان متنی

خدایا در این روز مرا از گناهان پاکیزه گردان و از هر عیب پاک ساز ودلم را در آزمایش رتبه دلهای اهل تقوی بخش, ای پذیرنده عذر لغزشهای گناهکاران.



 

اعمال شب بيست وسوم: اين شب از دو شب قدر گذشته افضل است، و از احاديث بسيار استفاده میشود، كه شب قدر همين شب است، و اين شب شب جهنى است يعنى شبى است كه دعاها در آن اجابت میشود، و در اين شب تمام كارها بر پeايه حكمت الهى مقدّر گردد، و براى اين شب غير از اعمالى كه با دو شب قدر گذشته مشترك است چند عمل ديگر است: اوّل: خواندن سوره «عنكبوت» و «روم» كه امام صادق عليه السّلام سوگند ياد كردند كه خواننده اين دو سوره در اين شب از اهل بهشت خواهد بود.

دوم: خواندن سوره «حم دخان» سوم: هزار مرتبه خواندن سوره «قدر» چهارم: محمّد بن عيسى به سند خود از امامان صالح عليهم السّلام روايت كرده كه فرمودند: در شب بيست  وسوم از ماه رمضان اين دعا را به دفعات بخوان، در حال سجود و قيام و قعود.
و بر هر حالى كه هستى در تمام ماه، و در طول حياتت تا جايى كه ممكن باشد، و هر زمانى كه به يادت آيد.
 بعد از ستايش پروردگار به بزرگوارى، و فرستادن صلوات بر پيامبر صلى اللّه عليه و آله میگويى:اَللهمَّ کُن لولیَّک فُلانِ بن فُلانخدايا براى ولیت باش فلان بن فلانو به جاى فلان بن فلان بگو:الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ و عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، و فی کُلّ ساعَة وَلیّا و حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً و تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً.
حجت بن الحسن كه درودهايت بر او و پدرانش باد، در اين ساعت، و در هر ساعت سرپرست و نگهبان و پيشوا و ياور و راهنما و ديده بان (باش، تا او را با رغبت مردم در زمينت سكونت دهى، و زمانى طولانى بهره مندش سازىو همچنین می خوانی:یا مُدَبّرَ الاُموُرِ ، یا باعِثَ مَن فی القُبُور، یا مُجرِی البُحُور، یا مُلَیَّن الحَدیدِ لِداوُد ، صَل عَلی مُحَّمد وَافعَل بی کَذا وَ کَذااى تدبيرگر امور، اى برانگيزنده مرده هاى در گور، اى روان كننده درياها، اى نرم كننده آهن براى داود، بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و با من چنين و چنان كن.
و به جاى «كذا و كذا» حاجات خود را بخواهد:اَللیلَةَ الیلَةَامشب، امشبو دستهای خود را د روقت خواندن «يا مدبّر الامور» تا آخر به سوى آسمان بردار.
و اين دعا را در حال ركوع و سجود و ايستاده و نشسته بخوان، و آن را تكرار كن، و در شب آخر ماه رمضان هم بخوان.
 پنجم: بخواند:اللَّهُمَّ امْدُدْ لِي فِي عُمُرِي وَ أَوْسِعْ لِي فِي رِزْقِي وَ أَصِحَّ لِي جِسْمِي وَ بَلِّغْنِي أَمَلِي وَ إِنْ كُنْتُ مِنَ الْأَشْقِيَاءِ فَامْحُنِي مِنَ الْأَشْقِيَاءِ وَ اكْتُبْنِي مِنَ السُّعَدَاءِ فَإِنَّكَ قُلْتَ فِي كِتَابِكَ الْمُنْزَلِ عَلَى نَبِيِّكَ الْمُرْسَلِ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتَابِخدايا عمرم را طولانى گردان، و روزی ام را وسعت بخش، و بدنم را تندرست بدار، و به آرزويم برسان، و و اگر در زمره بدفرجامان، هستم، مرا از آن گروه محو كن، و در گروه سعادتمندان ثبت فرما، كه تو در كتاب فرو فرستاده به پيامبر مرسلت (درود تو بر او و خاندانش) فرمودى: خدا محو میكند آنچه را بخواهد و ثبت مینمايد آنچه را اراده كند و كتاب جامع نزد اوست.
ششم بخواند:اللَّهُمَّ اجْعَلْ فِيمَا تَقْضِي وَ فِيمَا تُقَدِّرُ مِنَ الْأَمْرِ الْمَحْتُومِ وَ فِيمَا تَفْرُقُ مِنَ الْأَمْرِ الْحَكِيمِ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ مِنَ الْقَضَاءِ الَّذِي لا يُرَدُّ وَ لا يُبَدَّلُ أَنْ تَكْتُبَنِي مِنْ حُجَّاجِ بَيْتِكَ الْحَرَامِ فِي عَامِي هَذَا الْمَبْرُورِ حَجُّهُمْ الْمَشْكُورِ سَعْيُهُمْ الْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمْ الْمُكَفَّرِ عَنْهُمْ سَيِّئَاتُهُمْ وَ اجْعَلْ فِيمَا تَقْضِي وَ تُقَدِّرُ أَنْ تُطِيلَ عُمْرِي وَ تُوَسِّعَ لِي فِي رِزْقِيخدايا قرار ده در آنچه حكم میكنى، و مقدّر مینمايى، از فرمان حتمى، در آنچه از كار حكيمانه جدا میسازى در شب قدر، از حكمى كه بازگشت نپذيرد، و تغيير نيابد، اينكه مرا در اين سال از حاجيان خانه محترمت بنويسى، حاجيانى كه حجّشان پذيرفته، و سعيشان قبول افتاده، و گناهانشان آمرزيده گشته، و بدي هايشان محو شده است، و قرار ده در آنچه فرمان می دهى و مقدّر مى نمايى كه عمرم را طولانى گردانى، و در روزى ام وسعت بخشى.
هفتم: دعايى را كه در كتاب «اقبال» آمده است بخواند:يَا بَاطِناً فِي ظُهُورِهِ وَ يَا ظَاهِراً فِي بُطُونِهِ وَ يَا بَاطِناً لَيْسَ يَخْفَى وَ يَا ظَاهِراً لَيْسَ يُرَى يَا مَوْصُوفا لا يَبْلُغُ بِكَيْنُونَتِهِ مَوْصُوفٌ وَ لا حَدٌّ مَحْدُودٌ وَ يَا غَائِبا [غَائِبُ ] غَيْرَ مَفْقُودٍ وَ يَا شَاهِدا [شَاهِدُ] غَيْرَ مَشْهُودٍ يُطْلَبُ فَيُصَابُ وَ لا يَخْلُو [لَمْ يَخْلُ ] مِنْهُ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ وَ مَا بَيْنَهُمَا طُرْفَةَ [طَرْفَةَ] عَيْنٍ لا يُدْرَكُ بِكَيْفٍ [بِكَيْفَ ] وَ لا يُؤَيَّنُ بِأَيْنٍ [بِأَيْنَ ] وَ لا بِحَيْثٍ [بِحَيْثُ ] أَنْتَ نُورُ النُّورِ وَ رَبُّ الْأَرْبَابِ أَحَطْتَ بِجَمِيعِ الْأُمُورِ سُبْحَانَ مَنْ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْ ءٌ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ سُبْحَانَ مَنْ هُوَ هَكَذَا وَ لا هَكَذَا غَيْرُهُاى پنهان در حال آشكار بودنش، و اى آشكار در حال پنهان بودنش و اى پنهانى كه مخفى نمى شود، اى آشكارى كه ديده نمی شود، اى به وصف آمده اى كه هيچ ممكنى به حقيقتش نمى رسد و هيچ حدّ بسته اى به او احاطه پيدا نمى كند، و اى غايب گم نشده، اى حاضرى كه مشهود نيست، تا آنكه جستجو شود و او را بيابند، آسمانها و زمين و آنچه بين آنهاست، به اندازه چشم برهم زدن از او خالى نيست، به كيفيتى معيّن دانسته نمى شود و محدود به مكان و جهت نمى گردد، تويى روشنايى نور، پروردگار پرورندگان، به همه امور احاطه كرده اى، منزّه است آن كه چيزى همانندش نيست، و او شنوا و بيناست، منزّه است آن كه داراى اين صفات است و براى غير او چنين صفاتى نيستسپس آنچه را می خواهى از خدا طلب كن.
هشتم: غير از غسل اوّل شب، غسلى هم در آخر شب انجام دهد.
بدان كه برای غسل و شب زنده دارى اين شب و زيارت امام حسين عليه السّلام، و صد ركعت نماز، فضيلت بسيار نقل شده است، و انجام اين اعمال مورد تأكيد است.
شيخ طوسى در كتاب «تهذيب» از ابو بصير از امام صادق عليه السّلام روايت كرده كه آن حضرت فرمود: در شبى كه اميد مى  رود شب قدر باشد، صد ركعت نماز بخوان در هر ركعت پس از سوره «حمد» ده مرتبه سوره «توحيد» را قرائت كن، گفتم: فدايت شوم، اگر ايستاده قدرت نداشته باشم چه؟ فرمود نشسته بخوان، گفتم اگر نتوانم، فرمود: به همان حالى كه در بسترت به پشت خوابيده اى اين نماز را بخوان.
از كتاب» دعائم الاسلام «روايت  شده كه رسول خدا صلى اللّه عليه و آله در دهه آخر ماه رمضان بستر خود را جمع میكرد، و براى عبادت كمر همّت را محكم می بست، و در شب بيست وسوم اهل خود را بيدار میكرد، و آنهايى را كه خواب در ربوده بود، به رويشان آب میپاشيد، و حضرت فاطمه عليها السلام در اين شب اجازه نمیداد احدى از اهلش بخوابد، و خواب آنها را به كمى طعام علاج میفرمود، و آنها را با خواباندن در روز براى بيدارى و احياى شب آماده میكرد، و میفرمود: محروم كسى است كه از خير اين شب محروم بماند.
روايت شده كه امام صادق عليه السّلام به بيمارى سختى دچار شده بود، وقتى شب بيست وسوم ماه رمضان رسيد، به  خدمتكارانش دستور داد او را به مسجد بردند، و تا صبح در مسجد بود.
علاّمه مجلسى (ره) فرموده است هرقدر كه خواندن قرآن ممكن باشد، در اين شب خوانده شود، و دعاهاى صحيفه  كامله (سجاديه) ، به ويژه دعاى مكارم الأخلاق، و دعاى توبه قرائت گردد، و روزهاى اين شبها را نيز بايد حرمت نهاد، و به عبادت و تلاوت قرآن به سر آورد، زيرا در احاديث معتبر آمده است كه روز قدر در فضيلت همانند شب قدر است.
 



 

دعای روز بیست و یکم ماه مبارک رمضان


بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ اجْعَلْ لی فیهِ الى مَرْضاتِكَ دلیلاً ولا تَجْعَل للشّیْطان فیهِ علیّ سَبیلاً واجْعَلِ الجَنّةِ لی منْزِلاً ومَقیلاً یا قاضی حَوائِجَ الطّالِبین.

خدایا قرار بده برایم در آن به سوى خوشنودی‌هایت راهنمایى و قرار مده شیطان را در آن بر من راهى و قرار بده بهشت را برایم منزل و آسایـشگاه اى برآورنده حاجت‌هاى جویندگان



دعای روز بیستم ماه مبارک رمضان +شرح دعا

دعای روز بیستم ماه مبارک رمضان +شرح دعا

اللهم افتح لی فیه ابواب الجنان خدایا در این روز برای من درهای بهشت را بگشای

و اغلق عنی فیه ابواب النیران و درهای آتش دوزخ را ببند

و وفقنی فیه لتلاوه القرآن و مرا توفیق تلاوت قرآن عطا فرما

یا منزل السکینه فی قلوب المومنین ای فرود آورنده وقار و سکینه بر دل‌های اهل ایمان

شرح دعا

منظور از ”اللهم افتح لی فیه ابواب الجنان”‌ چیست؟

در اینجا منظور از اینکه می‌گوییم خدایا درهای بهشت را بر روی من بگشای این است که خداوند ما را از گناهانی که در طول عمر خویش انجام داده‌ایم پاک سازد و حسنات و کارهای نیک ما را افزون سازد چرا که تا انسان گنه‌کار باشد و از خیرات و حسنات به دور باشد، بهشت بر او حرام خواهد بود و تنها هنگامی درب‌های بهشت روی او گشوده می‌گردد که هیچ گناهی بر او نباشد و اینکه می‌گوییم درهای بهشت را بر روی ما بگشای به این خاطر است که خداوند به ما عنایت فرماید تا طوری در دنیا زندگی کنیم که بتوانیم در آخرت از هر دری که خواستیم وارد بهشت شویم… دعای روز بیستم ماه مبارک رمضان +شرح دعا

منظور از ”اغلق عنی فیه ابواب النیران”‌ چیست؟

برای آنکه بفهمیم منظور از ”اغلق عنی فیه ابواب النیران”‌ ”و در این روز درهای آتش دوزخ را بر من ببند”‌ چه می‌باشد، اشاره می‌نماییم به فرموده خداوند عزوجل در قرآن کریم: ”الم یعلموا انه من یحاد الله و رسولا فان له نارجهنم خالدا فیها”‌( توبه / آیه 64) یعنی آیا نمی‌دانند که هر کس با خداوند و رسولش دشمنی نماید آتش جهنم برای اوست که در آن جاودان خواهد ماند و با توجه به این آیه شریفه در می‌یابیم ما در این روز در اصل با این دعا از خداوند می‌خواهیم ما را جزء کسانی قرار دهد که از دستورات ذات اقدسش و رسول گرامی‌اش پیروی می‌کنیم چرا که پیروی از خداوند و رسولش برابر با رستگاری در دنیا و آخرت و دوری از آتش دوزخ است…



 

دعای روز نوزدهم ماه مبارک رمضان

دعای روز نوزدهم ماه مبارک رمضان


بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ وفّرْ فیهِ حَظّی من بَرَكاتِهِ وسَهّلْ سَبیلی الى خَیْراتِهِ ولا تَحْرِمْنی قَبولَ حَسَناتِهِ یا هادیاً الى الحَقّ المُبین.

خدایا زیاد بگردان در آن بهره مرا از بركاتش وآسان كن راه مرا به سوى خیرهایش و محروم نكن ما را از پذیرفتن نیكی‌هایش اى راهنماى به سوى حـق آشكار .



 

دعای روز هجدهم ماه مبارک رمضان

دعای روز هجدهم ماه مبارک رمضان

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ نَبّهْنی فیهِ لِبَرَكاتِ أسْحارِهِ ونوّرْ فیهِ قلبی بِضِیاءِ أنْوارِهِ وخُذْ بِكُلّ أعْضائی الى اتّباعِ آثارِهِ بِنورِكَ یا مُنَوّرَ قُلوبِ العارفین.

خدایا آگاهم نما در آن براى بركات سحرهایش و روشن كن در آن دلم را به پرتو انوارش و بكار به همه اعضایم به پیروى آثارش به نور خودت اى روشنى بخش دلهاى حق شناسان.



 

دعای روز هفدهم ماه مبارک رمضان

دعای روز هفدهم ماه مبارک رمضان

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ اهْدِنی فیهِ لِصالِحِ الأعْمالِ واقْـضِ لی فیهِ الحَوائِجَ والآمالِ یا من لا یَحْتاجُ الى التّفْسیر والسؤالِ یا عالِماً بما فی صُدورِ العالَمین صَلّ على محمّدٍ وآلهِ الطّاهِرین.

خدایا راهنمائیم كن در آن به كارهاى شایسته و اعمال نیك و برآور برایم حاجت‌ها و آرزوهایم اى كه نیازى به سویت تفسیر و سؤال ندارد اى داناى به آنچه در سینه‌هاى جهانیان است درود فرست بر محمد و آل او پاكیزگان.

 



 

برکات ماه مبارک رمضان, ماه مبارک رمضان, رمضان

  خدا را شاکریم که توفیق درک ماه رمضان دیگری را به ما عنایت نمود. ان شاء الله این ماه رمضان، ماه سلامت، امنیت، آرامش، آمرزش و ماه پیوند با ولایت باشد. بیاییم با گوشه ای از برکات این ماه عزیز آشنا شویم.

ماه مبارک رمضان، ماه گسترش سفره است.
آن هم چه سفره ای! رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: «تاکنون این سفره را نه کسی دیده، و نه کسی شنیده و نه به قلب کسی خطور کرده است. برسر این سفره فقط یک گروه می نشینند. این گروه فقط روزه دارها هستند.[1]

سفره ای که یک ماه گسترده و همه چیز در آن فراوان است، اگر انسان نتواند از این سفره بهره ببرد، خیلی غافل و مغبون است.

 

ماه رمضان، ماه فرصت
ماه رمضان، ماه فرصت یابی است.
1- ماه فرصت آشتی با خدا است؛ ماه ازدیاد تقوا و ماه تقویت اراده است. آن هایی که می گویند: به خدا قول می دهیم که دیگر گناه نکنیم، اما زیرش می زنیم؛ می توانند در این ماه عزیز اراده خود را تقویت کنند. شما که روز ماه رمضان از همسر حلالت اجتناب می کنی، پس می توانی از زن حرام در غیر ماه رمضان هم اجتناب کنی. تو که اراده ات، اراده است به خصوص هنگام غروب که چشمت سیاهی می رود، نزدیک آب نمی روی! پس می توانی دنبال مواد مخدر نروی، می توانی دنبال لقمه حرام نروی، می توانی دنبال شراب نروی.

 

 حدیث از پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم است که می فرماید: هرگاه «صائم»و روزه دار در جواب کسی که به او فحاشی می کند، بگوید: «إنّی صَائِمٌ، سَلامٌ عَلیک» ببخشید من جوابت را نمی دهم، فرمود: این در واقع حجابی از نور است که به شکل مانع و سدّی از رحمت خدا می آید و او را از آتش باز می دارد.[2] می گوید: او خودش را کنترل کرد. ماه رمضان فرصت تقویت اراده، فرصت حسن خلق و حسن برخورد است.

2- ماه فرصت نظم و برنامه ریزی است؛ به موقع بیدار شویم، به موقع بخوریم و به موقع بیاشامیم.


عظمت ماه رمضان
پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله و سلم فرمودند: اگر بنده ارزش ماه رمضان را می دانست، آرزو می کرد که سراسر سال رمضان باشد. [3] لذا بزرگان ما مقید بودند روز اول ماه رمضان دو رکعت نماز شکر بخوانند که خدا را شکر زنده ماندند و ماه رمضان را درک کردند.


 غل و زنجیر شدن شیطان در این ماه
در این ماه شیطان بسته می شود. خیلی عجیب است شیطان که خیلی فعال است. چگونه در این ماه بسته می شود؟

امیرالمۆمنین علیه السلام می فرماید: «شیطان عقده، عقده پیش می آید»یعنی گره، گره.[4] به گفته یکی از بزرگان که می فرمود: «ابتدا شیطان، گره تعلق به مستحبات را از دل آدم باز می کند. آرام آرام مستحبات را کنار می گذاری. دوم شیطان گره تنفر از مکروهات را باز می کند؛ می گوید: مکروه عیبی ندارد و مکروه را مرتکب می شوی. در مرحله سوم گره علاقه به واجبات را باز می کند. پس نسبت به واجبات سست می شوی. چهارم گره تنفر از حرام را باز می کند و حرام را مرتکب می شوی».

حالا چرا شیطان در این ماه دستش بسته می شود؟! دلیلش این است که آدم یا مستحب انجام می دهد یا واجب. می خوابی، خوابت عبادت محسوب می شود. نفست تسبیح محسوب می شود. مسجد می آیی، قرآن می خوانی و یا از تلویزیون سخنرانی گوش می دهی؛ چون در این ماه این گره ها را سفت می کنی شیطان نمی تواند به تو راه پیدا کند.

البته اینکه گفته اند شیطان بسته است، نسبی است، در همین ماه رمضان انسان هایی هستند که جنایت می کنند، عرق می خورند، معصیت می کنند، حتی نماز هم نمی خوانند.

قرآن می فرماید: هر کس نور خدا در زندگی اش کم رنگ شود؛ شیطان ایمانش را سرقت می کند[5] و شیطان همراهش می شود. لذا تا هنگامی که نور خدا قوی است، او نمی تواند بیاید. در ماه رمضان نور خدا قوی است. در همه خانه ها قرآن تلاوت می شود و زبان ها مشغول ذکر خداست. طبیعتاً می گویند که دست شیطان بسته است و درهای رحمت باز است.

 برکات ماه مبارک رمضان, ماه مبارک رمضان, رمضان

  پنج جایزه برای فرد روزه دار
نبی مکرم اسلام صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: فرد روزه دار پنج جایزه دارد:

1- نظر لطف خداوند شامل بنده اش می شود.

2- تمام شبانه روز ماه رمضان ملائکه برای روزه دار طلب مغفرت می کنند و می گویند: خدایا او را بیامرز.

3- خداوند در اول ماه رمضان به بهشت فرمان می دهد: خودت را برای بنده من زینت کن.

4- وقتی ماه تمام شود و بنده از این ماه عبور کند، آخرین شب ماه رمضان، خداوند همه گناهانش را می آمرزد. کسی بلند شد و گفت: آیا منظورتان شب قدر است؟ فرمود: نه، شب عید؛ چون مزد کار را آخرش می دهند.

5- بوی دهان آنها که به ظاهر بوی خوشی نیست نزد خدا مانند مشک و عنبر است.[6]

ماه ازدیاد تقوا و ماه تقویت اراده است. آن هایی که می گویند: به خدا قول می دهیم که دیگر گناه نکنیم، اما زیرش می زنیم؛ می توانند در این ماه عزیز اراده خود را تقویت کنند. شما که روز ماه رمضان از همسر حلالت اجتناب می کنی، پس می توانی از زن حرام در غیر ماه رمضان هم اجتناب کنی. تو که اراده ات، اراده است به خصوص هنگام غروب که چشمت سیاهی می رود، نزدیک آب نمی روی! پس می توانی دنبال مواد مخدر نروی، می توانی دنبال لقمه حرام نروی، می توانی دنبال شراب نروی
اما شرط این پنج جایزه: پیغمبر گرامی اسلام حضرت محمد صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: اگر کسی شش مدرک زیر را ارائه کرد؛ «غَفَرَاللهُ لَهُ ذُنوبَهُ»، آن جایزه ها را به او می دهند :

1- «أن یَحفَظَ دینَهُ»، دینش را حفظ کند و نگذارد دین و اعتقاداتش ضعیف شود.

2- «وَ یَصُونَ نَفسَه»؛ خودش را کنترل کند. در بازار، در خیابان، در کوچه، در این دنیایی که فتنه ها و آماج معصیت رو آورده، خودش را حفظ کند.

3- «وَ یَصِلَ رَحِمَهُ»؛ ماه رمضان ماه رفع کدورت است. تنظیم کند شب ها به خانه بستگان برود و کدورت ها را دور بریزد.

4- «وَ لا یُۆذِیَ جَارَهُ»؛ همسایه اش را اذیت نکند. با بوق ماشینش، و با داد و فریاد بچه اش در کوچه، آزار ندهد.

5- «یَرعَی إخْوانَهُ»؛ حقوق مردم را رعایت کند.

6- «وَ یَخزُنَ لِسَانَهُ»؛ زبانش را کنترل کند.[7]

دیدیم سه مورد از این شش مورد که بیان شد به حق مردم بر می گردد: صله رحم، همسایه و مراعات مردم، و سه مورد دیگر مربوط به خود انسان می شود: کنترل زبان، حفظ دین و نگهداری خویش.

تا چشم روی هم بگذاریم ماه رمضان تمام می شود، بیاییم از لحظه لحظه این ماه عزیز استفاده کنیم. اگر افطار و سحر را با خواندن «انّا اَنْزَلناه»شروع کنیم، خداوند میان سحر و مغرب پاداش شهدا را به ما می دهد. هر کس وقت افطار صدقه بدهد اگر چه به اندازه یک قرص نان، برای او تبدیل به حجابی از آتش می شود. خداوندا توفیق بهره گیری از برکات این ماه عزیز را به ما ارزانی ده.


آمد رمضان هست دعا را اثری
دارد دل من شور و نوای دگری

ما بنده عاصی و گنهكار توییم
ای داور بخشنده بما كن نظری



 

دعای روز شانزدهم ماه مبارک رمضان

دعای روز شانزدهم ماه مبارک رمضان

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ وَفّقْنی فیهِ لِموافَقَةِ الأبْرارِ وجَنّبْنی فیهِ مُرافَقَةِ الأشْرارِ وأوِنی فیهِ بِرَحْمَتِكَ الى دارِ القَرارِبالهِیّتَكِ یا إلَهَ العالَمین.


خدایا توفیقم ده در آن به سازش كردن نیكان و دورم دار در آن از رفاقت بدان و جایم ده در آن با مهرت به سوى خانه آرامش به خدایى خودت اى معبـود جهانیان.



یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبرالیل و النهار
یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال

 

حلول سال نو و بهار پرطراوت را که نشانه قدرت لایزال الهی و تجدید حیات طبیعت
می‌باشد را به تمامی عزیزان تبریک و تهنیت عرض کرده و سالی سرشار از برکت
و معنویت را از درگاه خداوند متعال و سبحان برای شما عزیزان مسئلت دارم.

1x1.trans تبریک عید نوروز 96 با متن های زیبا و دلنشین + اس ام اس تبریک عید 96



اس ام اس و پیامک شهادت امام رضا (ع)

اس ام اس و پیامک شهادت امام رضا (ع)

تو بـر زخـم دلـم باریده اى باران رحمت را / تو را مـن مـیشناسم، مـنبع پاک کـرامت را
ازآن روزى کـه حلقه بر ضریحت بست دستانم / دلم شـیدا شد و دادم زکـف دامـان طاقت را . . .
شهادت امام رضا(ع) تسلیت

اس ام اس و پیامک شهادت امام رضا (ع)

دلم برای تو پر می کشد امام غریب
غمت ز سینه شرر می کشد امام غریب
زیارت تو که فوق همه زیارت هاست
دل مرا به سفر می کشد امام غریب

پیامک شهادت امام رضا (ع)

عاقبت از زهر مأمون، پاره شد قلب رضا
در میان حجرۀ در بسته، می‌زد دست و پا
گه، جوادش را، گهی معصومه، را می‌زد صدا
داغ او تا صبح محشر، بر دل سوزان ماست
شهادت امام رضا(علیه السلام) تسلیت باد

دوبیتی شهادت امام رضا (ع)

سفره 2 ماه عزا بسته میشه امشب خدا
اما بازه تا قیامت سفره های گریه ما
خدانگهدار سیاهیای ماه ماتم
خدانگهدار ماه صفر ماه محرم
لا یوم کیومک الحسین

متن تسلیت شهادت امام رضا (ع)

بیا از مدینه ای نور چشمان ترم
بین که از زهر جفا پاره شد این جگرم
چشم من مانده به در کجایی ای جواد من
ای عزیز دل من بیا برس به داد من
شهادت امام رضا(علیه السلام) تسلیت باد

 

جملات تسلیت شهادت امام رضا (ع)

تمام زهر کین در من اثر کرد / هلالی چهره ی قرص قمر کرد
و دشمن با همین زهر ستمگر / تو گویی خنجری در این جگر کرد . . .

اشعار شهادت امام رضا (ع)

شب شهادت مولای مهرپرور ماست
کسی که سایه لطفش پناهِ کشور ماست
شب شهادت هشتم امام معصوم است
که آستانه او قبله گاه باور ماست
شهادت امام رضا(علیه السلام) تسلیت باد

اس ام اس و پیامک شهادت امام رضا (ع)

امروز که سر بر حرمت می آیم / انگار تمام عشق کامل شده است
ای ضامن آهو! به غریبی سوگند / دل کندن ازاین ضریح مشکل شده است . . .
یا ضامن آهو

راد اس ام اس

امام رضا-ع:
کسی که مصائب مارا به یاد آورد، پس بگرید و بگریاند،
در روزی که چشم ها گریانند(روز حساب)، گریان نخواهد شد.
امشب اشکت جاری شد، ما رو هم دعا کن.

اس ام اس و پیامک شهادت امام رضا (ع)

امروز، عمارت بلند آوازه توس، غربت است و بر بالاى این بناى شهیر
کبوترى نیست که نالان نباشد. بر بالاى این بناى غریب
آسمان نیز به اشک ریزى ابرها تن داده است.

متن برای تسلیت شهادت امام رضا (ع)

بیا از مدینه ای نور چشمان ترم
بین که از زهر جفا پاره شد این جگرم
چشم من مانده به در کجایی ای جواد من
ای عزیز دل من بیا برس به داد من
شهادت امام رضا(علیه السلام) تسلیت باد

دوبیتی ویژه شهادت امام رضا (ع)

کوثر اشک من از ساغر و پیمانه، توست
دل آتش‌زده‌ام، شمع عزاخانه تـوست
جگر سوخته، خاکستر پروانه تـوست
شعله‌های دلم از آه غریبـانه تـوست
شهادت امام رضا(علیه السلام) تسلیت باد

جملات ویژه شهادت امام رضا (ع)

ای غریب خراسان سیدی یا رضاجان
داغ تو بر دل ما چشم ما بر تو گریان
سینه‌ات پر شراره دیده‌ات پر ستاره
هم غمت بی‌شماره هم جگر پاره پاره
شهادت امام رضا(علیه السلام) تسلیت باد

اس ام اس و پیامک شهادت امام رضا (ع)

شب شهادت مولای مهرپرور ماست
کسی که سایه لطفش پناهِ کشور ماست
شب شهادت هشتم امام معصوم است
که آستانه او قبله گاه باور ماست
شهادت امام رضا(علیه السلام) تسلیت باد

sms شهادت امام رضا (ع)

ای آنکه تو در غربت سر به گریبان داری
در خلوت خود شبها شام غریبان داری
از تربت تو عیسی، اکسیر شفا دارد
موسای کلیم اینجا، دستی به دعا دارد
شهادت امام رضا(علیه السلام) تسلیت باد

متن ویژه شهادت امام رضا (ع)

هر چند حال و روز زمین و زمان بد است
یک تکه از بهشت در آغوش مشهد است
حتی اگر به آخر خط هم رسیده ای
آنجا برای عشق شروعی مجدد است

اس ام اس و پیامک شهادت امام رضا (ع)

امروز که سر بر حرمت می آیم
انگار تمام عشق کامل شده است
ای ضامن آهو ! به غریبی سوگند
دل کندن از این ضریح مشکل شده است

اس ام اس و پیامک شهادت امام رضا (ع)

امام رضا-ع:
هرکس در مجلسی نشیند که امر ما در آن زنده می شود، در روزی که قلب ها می میرند، قلبش نخواهد مرد.
مجلس عزای آقا امام رضا رفتی ما رو هم از دعای خیر بی نصیب نگذار . . .

جدید ترین اس ام اس های شهادت امام رضا (ع)

می دید شرر ریخته در هستی انگور / هم سفره ی میزبان شده پستی انگور
نوشید از آن خوشه ی سم بار که امروز / ما را نفریبند به سر مستی انگور
شهادت امام رضا (ع) تسلیت

پیامک های شهادت امام رضا (ع)

بر در دوست به امید پناه آمده‎ایم
همره خیل غم و حسرت و آه آمده‎ایم
چون ندیدیم پناهى به همه مُلک جهان
لاجرم سوى رضا بهر پناه آمده ‎ایم

اس ام اس و پیامک شهادت امام رضا (ع)

من کیستم گدای تو یا ثامن الحجج
شرمنده عطای تو یا ثامن الحجج
بالله نمی روم بر بیگانگان به عجز
تا هستم آشنای تو یا ثامن الحجج

اس ام اس های شهادت امام رضا (ع)

با نام رضا به سینه ها گل بزنید
با اشک به بارگاه او پل بزنید
فرمود که هر زمان گرفتار شدید
بر دامن ما دست توسل بزنید



 

دربارۀ چگونگی پایان عمر امام زمان (ع) دو دسته روایت وجود دارد که دسته ای پایان عمر آن حضرت را با مرگ طبیعی و دسته ای دیگر با شهادت می داند. ولی دربارۀ این که قاتل حضرت چه کسی است، روایت و دلیل قابل قبولی در دست نیست.
همچنین به دلیل معتبری که بیانگر فاصله زمانی پس از امام زمان (ع) تا وقوع قیامت باشد دست نیافتیم. هر چند احتمال طولانی بودن این مدت قوی تر است. از مسلمات شیعه است که بعد از ظهور امام زمان (ع) رجعت واقع می شود و برخی از ائمه به زندگی این دنیا بر می گردند و حکومت خواهند کرد و برخی از مردگان نیز زنده می شوند.
پاسخ تفصیلی
قرآن می فرماید: "هر نفسی مرگ را می چشد".  [1]طبق این آیه که بیان کننده سنت الاهی در باره همۀ مخلوقات است، امام زمان (ع) نیز پس از برقراری عدالت جهانی و ایجاد حکومت جهانی از این دنیا می روند. اما آیا به مرگ طبیعی یا به شهادت؟ از دسته‌ای روایات استفاده می‌شود که آن حضرت به مرگ طبیعی از دنیا می‌رود. روایات زیر از آن جمله‌اند:
1. ام سلمه از پیامبر خدا (ص) چنین نقل می‌کند:
مهدی از خاندان من و از فرزندان فاطمه است.... او در میان مردم به سنت پیامبرشان عمل می‌کند، پس هفت سال درنگ می‌کند و آن گاه از دنیا می‌رود و مسلمانان بر او نماز می‌گزارند.[2]
2. در روایتی که در تفسیر آیه شریفه: "ثُمَّ رَدَدْنا لَکُمُ الْکَرَّةَ عَلَیهِم"‏[3]؛ پس از [چندی] دوباره شما را بر آنان چیره می‌کنیم،  از امام صادق (ع) نقل شده چنین آمده است:
[منظور] خروج [امام] حسین(ع) با هفتاد تن از یارانش [در زمان رجعت است] در حالی که کلاه‌خودهای زرینی که دو رو دارد بر سر دارند و اعلام کنندگانی به مردم برسانند: این حسین است که خارج شده است، تا آن جا که مؤمنان هیچ شک و تردید درباره او نکنند و بدانند که او دجّال و شیطان نیست، و او است حجّت قائم [به حق] در میان شما و چون معرفت به این که آن حضرت همان حسین (ع) است در دل‌های شیعیان استقرار یافت، حضرت حجّت را مرگ فرا می‌رسد و کسی که آن جناب را غسل می‌دهد و کفن و حنوط می‌کند و به خاک می‌سپارد همان حسین [بن علی](ع) خواهد بود. جز وصی و امام هیچ کس متصدّی [کار کفن و دفن] وصی نشود.[4]
3. در روایت دیگری نیز امام صادق (ع) در پاسخ به این پرسش که اولین کسی که به دنیا رجعت خواهد کرد چه کسی است می‌فرماید: [امام] حسین (ع) در پی قائم (ع) خروج می‌کند... حسین (ع) به همراه آن گروه از یارانش که با او به شهادت رسیدند، به پیش می‌آید در حالی که هفتاد پیامبر او را همراهی می‌کنند، آن گونه که به همراهی موسی بن عمران فرستاده شدند. قائم (ع) انگشتر خود را به او واگذار می‌کند. پس حسین (ع) نخستین کسی است که عهده‌دار غسل و کفن و حنوط آن حضرت می‌شود و ایشان را در قبر خود قرار می‌دهد.[5]
از دسته ا‌ی دیگری از روایات استفاده می‌شود که آن حضرت به شهادت خواهند رسید:
1. از امام حسن مجتبی (ع) روایت شده است: "به خدا سوگند، پیامبر خدا با ما پیمان بسته است که این امر [امامت] را دوازده‌ تن امام از فرزندان علی و فاطمه به دست خواهند گرفت و هیچ کدام از ما نیست، مگر این که مسموم یا کشته می‌شود".[6]
2. امام صادق (ع) نیز در این باره می‌فرماید: "به خدا قسم هیچ‌یک از ما نیست، مگر این که کشته شده و به شهادت می‌رسد.[7]
3. از امام رضا (ع) نیز مشابه همین تعبیر، روایت شده است.[8]
با توجه به این دو دسته روایات اظهار نظر صریح و قطعی در مورد چگونگی وفات امام‌مهدی (ع) مشکل به نظر می‌رسد.
اما با توجه به این که رابطه بین مرگ و شهادت عموم و خصوص مطلق است، یعنی مرگ اعم از مردن طبیعی و شهادت است و شهادت نیز نوعی از مرگ است نه خارج ار آن، از این رو می توان روایات دستۀ اول را حمل بر شهادت نمود و تعارض ظاهری را رفع نمود چون روایات دستۀ اول در مقام بیان اصل مرگ هستند نه کیفیت آن.
پس با فرض این که آن حضرت به شهادت برسند قاتل ایشان کیست؟ در کتاب إلزام الناصب به نقل از برخی از علما عبارتی نقل شده است که قاتل آن حضرت این گونه معرفی شده است: "هنگامی که هفتاد سال [حکومت حضرت] حجّت به پایان رسید، مرگ به سراغ او می‌آید. زنی از «بنی تمیم» به نام «سعیده» که ریشی چون مردان دارد، از بالای پشت بام هاون سنگی به سوی آن حضرت که در حال گذشتن از آن مسیر است پرتاب می‌کند و او را می‌کشد. پس از درگذشت آن حضرت. [امام] حسین (ع) عهده‌دار به خاک سپاری او می‌شود. [9]
شهید سید محمد، محمد صادق، صدر نقدها و اشکالات متعددی بر این سخن وارد دانسته[10] ازجمله می‌نویسد: این متن اساساً قابلیت اثبات موضوع [شهادت حضرت] را ندارد؛ زیرا روایت نقل شده از یکی معصومین نیست، بلکه از بعضی از علما که ما نمی‌دانیم کیست، نقل شده است. حتی اگر این متن ـ چنان که از ظاهر آن برمی‌آید ـ اشاره به مضامین برخی روایات داشته باشد، تبدیل به روایت مرسلی می‌شود که نه سند آن مشخص است و نه امامی که از او روایت شده است. افزون بر این که سند روایات یاد شده معمولاً ضعیف است و مضامین آنها دور از ذهن است به گونه‌ای که نمی‌توان با آنها چیزی را ثابت کرد.[11]
پس از امام زمان (ع) و برقراری حکومت واحد جهانی به وسیله ایشان رجعت اتفاق خواهد افتاد. رجعت به این معنا است که پس از ظهور امام زمان (ع) برخی از جمله برخی از ائمه زنده می شوند. در روایات ما به رجعت برخی از پیامبران؛ مانند حضرت عیسی و برخی از ائمه؛ مانند امام حسین (ع) و برخی از اصحاب پیامبر اکرم (ص) و ائمه (ع) ؛ مانند سلمان فارسی، مقداد، جابر بن عبد الله انصاری، مالک اشتر و مفضل تصریح شده است. اصل رجعت از عقاید شیعیان است که روایات زیادی درباره آن وارد شده است تا آن جا که برخی مانند علامه مجلسی قائل به تواتر[12] این روایات شده اند.[13]
 

[1]. آل عمران، 185.
[2]. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 51، ص 104، ح 39.
[3]. اسراء، 6.
[4]. کلینی، الکافی، ج 8، ص 250، همچنین ر. ک: بحارالانوار، ج 53، ص 94، ح 103.
[5]. بحارالانوار، ج 53، ص 103، ح 130.
[6]. بحارالانوار، ج 27، ص 217، ح 19.
[7]. همان، ص 209، ح 7.
[8]. همان، ص 214، ح 16.
[9]. یزدی حائری علی ، الزام الناصب فی إثبات الحجة الغائب، ج 2، ص 167.
[10]. سید محمد محمد صادق، صدر، تاریخ ما بعد از ظهور، ص 881.- 883.
[11]. برگرفته ازماهنامه موعود شماره 83.
[12]. در علم حدیث روایات به سه قسم تقسیم می شود: الف. حدیث متواتر: روایتی که عده زیادی آن را روایت کرده اند به گونه ای که از گفتار آنها برای ما یقین حاصل می شود که این روایت از معصوم (ع) صادر شده است. ب. روایت مستفیض: از لحاظ اعتبار و ارزش به اندازه خبر متواتر نیست، ولی اعتبارش از خبر واحد بیشتر است. ج. خبر واحد: افراد کمی آن را روایت کرده اند و از لحاظ ارزش روایی پایین تر از دو قسم پیشین است.

[13]. بحارالانوار، ج 23، ص 359



Image result for ‫عکس مذهبی‬‎Image result for ‫عکس مذهبی‬‎



 

خدایا پس تو کجایی؟

 

 پیرزن با تقوایی در خواب خدا رو دید و به او گفت :

 (( خدایا من خیلی تنهام . آیا مهمان خانه من می شوی ؟ ))

خدا قبول کرد و به او گفت که فردا به دیدنش خواهد رفت .

  پیرزن از خواب بیدار شد با عجله شروع به جارو کردن خانه کرد.

رفت و چند نان تازه خرید و خوشمزه ترین غذایی که بلد بود پخت.

سپس نشست و منتظر ماند.

  چند دقیقه بعددر خانه به صدا در آمد .

  پیر زن با عجله به طرف در رفت آن را باز کرد پیر مرد فقیری بود .

پیرمرد از او خواست تا به او غذا بدهد

پیر زن با عصبانیت سر فقیر داد زد و در را بست.

 نیم ساعت بعد باز در خانه به صدا در آمد. پیر زن دوباره در را باز کرد.

این بار کودکی که از سرما می لرزید از او خواست تا از سرما پناهش دهد .

پیر زن با ناراحتی در را بست و غرغر کنان به خانه بر گشت

  نزدیک غروب بار دیگر در خانه به صدا در آمد .

این بار نیز پیر زن فقیری پشت در بود. زن از او کمی پول خواست تا برای کودکان گرسنه اش غذا بخرد .

پیر زن که خیلی عصبانی شده بود با داد و فریاد پیر زن را دور کرد.

 شب شد ولی خدا نیامد پیرزن نا امید شد و رفت که بخوابد و در خواب بار دیگر خدا را دید .

 پیرزن با ناراحتی کفت:

(( خدایا مگر تو قول نداده بودی که امروز به دیدنم خواهی اومد ؟))

 خدا جواب داد :

(( بله من سه بار آمدم و تو هر سه بار در را به رویم بستی))

 

کرم نما و فرود آ که خانه خانه ی توست

همه شب نماز خواندن،همه روز روزه رفتن

همه ساله از پی حج سفر حجاز کردن

 زمدینه تا به کعبه سر وپابرهنه رفتن

 دو لب از برای لبیک به گفته باز کردن

 شب جمعه ها نخفتن،به خدای راز گفتن

 ز وجود بی نیازش طلب نیاز کردن

 به مساجد و معابد همه اعتکاف کردن

 ز ملاهی و مناهی همه احتراز کردن

 به حضور قلب ذکر خفی و جلی گرفتن

 طلب گشایش کار ز کارساز کردن

 پی طاعت الهی به زمین جبین نهادن

 گه و گه به آسمان ها سر خود فراز کردن

 به مبانی طریقت به خلوص راه رفتن

 ز مبادی حقیقت گذر از مجاز کردن

 به خدا قسم که هرگز ثمرش چنین نباشد

که دل شکسته ای را به سرور شاد کردن

به خدا قسم که کس را ثمر آنقدر نبخشد

که به روی ناامیدی در بسته باز کردن

 ”شیخ بهایی”



اس ام اس های دهه فجر و جملاتی زیبا در مورد انقلاب

ویژه نامه,ویژه نامه انقلاب,انقلاب,دهه فجر,فجر,22 بهمن,wallpaper,انقلاب اسلامی,والپیپر انقلاب,والپیپر

پویا و باوقار، شهوار می رویم

استاده بر مسیر، بیدار می رویم

در باغ انقلاب، شاد و بلند و سبز

هر روز تازه تر، پر بار می رویم

دانش سلاح ما، حق است یار ما

از ذکر یاحسین سرشار می رویم

======================

با رهبر انقلاب همدوش شده

تهران بزرگ دشمن بوش شده

با برف خفن، بیست و دوی بهمن ماه

سرتاسر شهرمان کفن پوش شده !

======================

جمهوری ما نشانگر اسلام است

افکار پلید فتنه ‏جویان خام است

جمهوری اسلامی ما جاوید است

دشمن زحیات خویشتن نومید است

======================

از خون سرخ بهمن سرسبز شد بهاران
اندیشه باور شد، در امتداد باران
بر صخره‏های همّت جوشیده خون غیرت
بانگ سرود و وحدت آید زچشمه ساران
و الفجر بهمن آمد، فصل شکفتن آمد
بر پهندشت باور، خالی است جای یاران
دهه فجرمبارک

======================

فجر است و سپیده حلقه بر در زده است
روز آمده، تاج لاله بر سر زده است
با آمدن امام در کشور ما
خورشید حقیقت زافق سر زده است
دهه فجرمبارک
======================

برخیز که فجر انقلاب است امروز
بیگانه صفت، خانه خراب است امروز
هر توطئه و نقشه که دشمن بکشد
از لطف خدا نقش بر آب است امروز
دهه فجرمبارک

======================

از کتاب های درسی آن سال ها یادم هست امام امیدش به ما دبستانی ها بود ، می گویم : آقا ، حالا بزرگ شده ایم ، از امیدتان راضی هستید ؟

======================

قلب‏ها، کهکشانی از عشق خمینی می‏شود و جامی لبریز از شراب طهور پیروزی. دهه فجرمبارک
======================

سلام برتو ای مطلع فجر! ای سپیده سحر، ای انفجار نور، خوش‏آمدی. دهه فجرمبارک
 

======================

دهه فجر، خوش آمدی که با مقدمت، عطرآزادی به جای بوی باروت در فضای‏میهن اسلامی‏مان پیچید. قفس‏ها شکسته شد و نفس‏ها از زندان سینه‏هارهایی یافت. دهه فجرمبارک
 

======================

دهه فجر، خوش آمدی که با آمدنت، سوز و سرما از شهرو دیارمان‏گریخت، برفهای بهمن با حرارت ایمان و اخلاص، آب حیات شد. دهه فجرمبارک
 

======================

فجرآزادی! خوش آمدی که آمدنت، شرنگ مرگ به کام شاهان ریخت،سلطه را به قبرستان سلطنت‏سپرد، کنگره‏های قصر استکبار را فروریخت. دهه فجرمبارک
 

======================

این اعجاز بزرگ قرن و این پیروزی بی نظیر و این جمهوری اسلامی محتاج به حفظ و نگهداری است . امام خمینی(ره)
 

======================

انقلاب اصیل ماجلوه ای از نهضت پر عظمت حضرت رسول ا… (ص ) است . امام خمینی(ره)
 

======================

خون شهیدان ، انقلاب و اسلام را بیمه کرده است . امام خمینی(ره)
 

======================

رمز پیروزی شما ایمان و وحدت کلمه بود . امام خمینی(ره)
 

======================

پیروزی انقلاب مرهون فداکاریهای دلاورانه ملت ، خصوصاً شهیدان است . امام خمینی(ره)
 

======================

انقلاب ما متکی به معنویات و خداست . امام خمینی(ره)
 

======================

این انقلاب با تائیدات غیبی الهی پیروز گردید . امام خمینی(ره)
 

======================

چشم دنیا به انقلاب ما معطوف است . امام خمینی(ره)
 

======================

ولایت فقیه برای شما یک هدیه الهی است . امام خمینی(ره)
 

======================

هرچه انقلاب اسلامی دارد از برکت مجاهدت شهدا و ایثارگران است . امام خمینی(ره)
 

======================

این نعمت بزرگ الهی ( انقلاب اسلامی ) را ارزان از دست ندهید . امام خمینی(ره)
 

======================

۲۲ بهمن بهمن در طول زندگی و برای نسلهای آینده باید سرمشق همه قرارگیرد . امام خمینی(ره)
 

======================

فجر انقلاب ، دمیدن خورشید استقلال و آزادی است . امام خمینی(ره)
 

======================

نهضت ایران ، نهضتی بود که خدای تبارک و تعالی در آن نقش داشت . امام خمینی(ره)
 

======================

دهه فجر مقطع رهایی ملت ایران است . مقام معظم رهبری
 

======================

زنده نگه داشتن یاد شهدای انقلاب باعث تداوم حرکت انقلاب است . مقام معظم رهبری
 

======================

دهه فجر آئینه ای است که خورشید اسلام در آن درخشید و به ما منعکس شد . مقام معظم رهبری
 

======================

انقلاب اسلامی با اتکاء به قدرت مردم ، آسیب ناپذیر است . مقام معظم رهبری
 

======================

این انقلاب ، بی نام خمینی (ره ) در هیچ جای جهان شناخته شده نیست . مقام معظم رهبری
 

======================

وحدت ، کلید موفقیت و رمز پیروزی انقلاب ما بوده است . مقام معظم رهبری
 

======================

حفظ حیثیت و آبروی انقلاب اسلامی و نظام ، امروز بر همه واجب است . مقام معظم رهبری
 

======================

خط انقلاب ، خط عظمت اسلام و مسلمین و دفاع از مظلومین و مستضعفین است . مقام معظم رهبری
 

======================

دهه فجر ، دهه تجدید قوای نیروهای انقلابی و تجدید میثاق ملت با انقلاب است . مقام معظم رهبری
 

======================

دهه فجر عیدی است که یک تاریخ سر تا پا ظلم و طغیان را قطع کرد . مقام معظم رهبری
 

======================

دهه فجر مظهر شکوه و عظمت و فداکاری ملت ایران است . مقام معظم رهبری
 

======================

انقلاب و نهضت امام (ره ) برای حاکمیت اسلام بود . مقام معظم رهبری
 

======================

پیروزی انقلاب اسلامی در ایران سرآغاز حاکمیت ارزشهای معنوی بوده است . مقام معظم رهبری
 

======================

وحدت کلمه و حضور خود را در صحنه حفظ کنید و یاد امام و انقلاب را زنده نگه دارید . مقام معظم رهبری
 

======================

۲۲ بهمن روز تجدید عهد با انقلاب ،‌امام و اسلام است . مقام معظم رهبری
 

======================

دهه در تاریخ ایران نقطه ای تعیین کننده و بی مانند به شمارمی رود. مقام معظم رهبری

======================

آهن آب دیده رنگ عوض نمی کند

چهره ی انقلاب را جنگ عوض نمی کند

به دشمن علی بگو و کوری دو چشمتان

پیرو خط رهبری رنگ عوض نمی کند

دهه ی فجر مبارک

 



   

شناسنامهٔ حضرت مهدی:

 

 

{شناسنامهٔ حضرت مهدی(ع) طبق روايات}


محل ولادت: شهر سامراء.
ساعت ولادت: موقع طلوع فجر.
روز ولادت از ايام هفته: روز جمعه.
روز ولادت از ايام ماه: 15ماه.
ماه ولادت: ماه شعبان المعظم.
سال ولادت: 255هجری.
مدت عمر و امامت: از لحظه ولادت تا آن موقع كه خدای عظيم اجازه ظهور دهد.
نام مقدس: محمد ، كه رسول خدا(ص) فرمودند: دنيا از بين نخواهد رفت تا مردی از اهل‌بيت من كه هم نامم است مالک زمين شود.
لقب مبارک: مهدی ، حجت‌الله ، منتظر ، قائم ، صاحب الزمان.
كنيهٔ شريف: ابوالقاسم .

{حسب و نسب حضرت مهدی موعود(ع) طبق روايات}


از طرف پدری: محمدبن‌حسن‌بن‌علیبن‌محمد‌بن‌علی‌بن‌موسی‌بن‌جعفر‌بن‌محمد‌بن‌علی‌بن‌حسين‌بن‌علی‌بن‌ابی‌طالب(عليهم‌السلام).
از طرف مادری:
محمدبن نرجس فرزند يشوعا فرزند قيصر يعنی پادشاه روم . مادر حضرت نرجس از فرزندان شمعون‌بن‌صفا كه وصی حضرت عيسی(ع) بوده به شمار می‌رود.



بــاز دگر بـاره رســیــد اربـعـیــن
جوش زند خـون حـسـیـن از زمیــن
شـد چـهـلـم روز عــزای حـسـیــن
جــان جــهــان بـــاد فدای حـسین
.
.
.
بسوز ای دل که امروز اربعین است
عزای پور ختم المرسلین است
قیام کربلایش تا قیامت
سراسر درس، بهر مسلمین است
اربعین حسینی تسلیت باد
.
.
.
بنازم آنکه دایم گفتگوی کربلا دارد
دلی چون جابر اندر جستجوی کربلا دارد
به یاد کاروان اربعینی با گریه می گوید
همی بوسم خاکی را که بوی کربلا دارد..
.
.
.
اربعین آمد و اشکم ز بصر می آید
گوییا زینب محزون ز سفر می آید
باز در کرب و بلا شیون و شینی برپاست
کز اسیران ره شام خبر می آید

 

 

 

 

بار بگشایید اینجا کربلاست
آب و خاکش با دل و جان آشناست
اربعین است اربعین کربلاست
هر طرف غوغایی از غم ها به پاست
.
اس ام اس های جدیدتر در ادامه مطلب

.
.
به یاد کربلا دل‏ها غمگین است
دلا خون گریه کن چون اربعین است
اربعین حسینی برشما تسلیت باد
.
.
.
السلام ای وادی کربلا
السلام ای سرزمین پر بلا
السلام ای جلوه گاه ذوالمنن
السلام ای کشته های بی کفن
اربعین حسینی برشما تسلیت باد
.
.
.
درسی که اربعین به مامیدهد، زنده نگهداشتن یادِحقیقت و خاطره ی شهادت درمقابل طوفان تبلیغات دشمن است
.
.

.
امشب شب اربعین مصباح هداست
دل یاد حسین بن علی شیر خداست
پروانه به گرد شمع حق پر زد و سوخت
امشب شب یاد عشقیاء و شهداست
.
.
.
امام صادق(ع): آسمان چهل روز در عزای حسین(ع) گریست.
اربعین حسینی برشما تسلیت باد
.
.
.
امام صادق-ع: آسمان چهل روز در عزای حسین-ع گریست . . .
اربعین حسینی برشما و خانواده ی محترمتان تسلیت
.
.
.

.
.
.
باز عاشوراییان پیدا شدند
باز هم سوداییان شیدا شدند
اربعین غصه های گل کجاست
اربعین ناله بلبل کجاست
اربعین عشق، عباست چه شد
اربعین، فریاد احساست چه شد
.
.
.
باز دلم خون شد و چشمم گریست
آنکه درین روز چون من نیست کیست؟
باز دگر باره رسید اربعین
جوش زند خون حسین از زمین
.
.
.
گویند که در روز قیامت علمدار شفاعت زهراست . . .
علم فاطمه دست قلم عباس است.
.
.
.
فرشته‌ها از امشب صبوی غم می‌نوشن
دوباره اهل جنت پیرهن سیاه می‌پوشن



 

 

 

کوه ها ادامه رودها**********و رودها ادامه دریاهاست*********امروز ادامه دیروز**********و دیرور ادامه فرداست*********فردای هر کس زایش خوب و بد امروز اوست**********امروز هر کس تولد انتخاب های دیروز اوست**********آری، دیروز،امروز را ساخته است**********و امروز،فردا را می سازد**********پس من دعا می کنم**********دیروز ،امروزم را خوب ساخته باشم**************و امروز فردایم را خوب بسازم" به سایت آقا امام زمان علیه السلام و شهدا خوش آمدید" تقدیم به مومنان تقدیم به عاشقان تقدیم به دلسو ختگان تقدیم به دیوانگان تقدیم به منتظران اللهم صل علی محمد و آل محمد اللهم کل لولیک الحجه بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعه و فی کل ساعه ولیلا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا برحمتک یا ارحمن الراحمین اللهم الرزقنا شفاعتا حسین یوم الورود و ثبتنا قدم صدق عندک مع الحسین و اصحاب الحسین درد دل با امام زمان علیه السلام لیوان آب صدای زیبای آبشار نقره ای را با همین گوشهای تیزم می شنوم0 گویی که قطره قطره اش برایم حکم یک دریا دارند،صدایشان کردم آمدند وبرایم یک جام از آب گوارا آوردند،گفتم:مگر خودتان تشنه نیستید گفتند ما سیرابیم،اما تو هنوز رودخانه دلت کویر است،لیوان را گرفتم،نوشیدم آن را،گوارا بود وبه دلم نشست ودر همان لحظه دیدم صدایی دگر نمی شنوم،هر چه نگاه کردم آن همان قطرات آب را ندیدم، گفتم خدایا جرا اینگونه مرا تنها گذاردند0 چرا اینگونه سیراب شدم،اما مرا خواب کردند ورفتند،صدایی شنیدم0 به سویش دویدم ورسیدم،آریٍ،آری،این همان آبشار است ورفتم یک لیوان را در کنار سنگ ریزه های آبشار دیدم،دویدم،دویدم،آنقدر که دوباره تشنه شدم اما دیدم نوری کنارم ایستاده ،گفتم که هستی!: گفت:همان کسی که در انتظارش کنار جاده سرنوشت نشسته ای،گفتم من لیاقت ندارم،چرا سراغم آمدی،گفت:پاک است دلت،اینگونه مگذار آلوده شوند،گفتم:چگونه،گفت مرا طلب کن،صدایم زن،گفت نمی رسد صدایم به گوشت،گفت رسیده،اما نه با آن لحنی که باید مرا طلب کنی،گفتم عشقم را چه کنم،گفت:عاشق باش،اما آنگونه که خودت می گویی بر سر جاده انتظار منتظرش باش0 این را گفت:واز جلوی چشمان سیاهم محو شد0 *فاطمه مردانی*ساغر -------------------------------------------------------------------------------- --------------------------------------------------------------------------------  -------------------------------------------------------------------------------- مطالبی درباره امام زمان علیه السلام -------------------------------------------------------------------------------- --------------------------------------------------------------------------------  -------------------------------------------------------------------------------- پدر و مادر امام زمان علیه السلام غیبت صغری و کبری چگونگی غیبت صغری و کبری شمائل حضرت مهدی علیه السلام زندگی شخصی امام عصر چگونه است ؟ نشانه های ظهور امام زمان علیه السلام چیست ؟ وظائف مومنین در زمان غیبت امام زمان علیه السلام اشک های امام زمان علیه السلام مهر بیکران سی و چهار پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان علیه السلام درد دل با امام زمان علیه السلام عکس شهدای دانشجوی شهر ستان کازرون بنام او که خالق یاس ونرگس است یا رب المهدی بحق المهدی اشف صدر المهدی بظهور الحجت ای روح دعا سلام مهدی 1170 بهار وخزان گذشت ونیامدی0سالهاست نگاهم پشت پنجره ای که متعلق به فرداست قاب گردیده وگرد وغبار هجران برآن سایه افکنده0 عمری است که برای آمدنت بی قرارم0 یابن الزهرا،ببین از فراقت سخت بارانیم0 ببین ثانیه ها چگونه از هجر تو بغض کرده وبه هق هق افتاده اند0 آقا جان!حیف نیست ماه شب چهادره پشت ابرهای تیره وپاره پاره پنهان بماند،حیف نیست دیده را شوق وصا ل باشد ولی فروغ دیده نباشد0 بیا وقرار دل بیقرارم شو0 بیا وصداقت آینه را به زلال آبی نگاهت پیوند بزن0 بیا تا سر به دامانت بگذارم وعقده های چندین ساله ام را باز کنم0 تو که معنای سبز لحظه هایی بیا تو که ترنم الطاف حق تعالی بیا0 بیا که از هجرت چون اسپندی بر آتشم0 یوسف فاطمه!کی طنین دلنواز انا بقیه ا000 تو از کعبه مقصود جانها را معطر می نماید0 کی کعبه به خود می بالد وزمین بر قامت دلربایت طواف عشق می گزارد وجان در سعی وصفای نگاه تو محرم می شود ومناسک حج وقربان را بجای می آورد0 برای آمدنت تمام دلهای عشاق دنیا را به ضریح چشمهای قشنگ وعباس گونه ات گره زده ایم ودر مراسم اعتکاف شبهای فراق برای گرفتن حاجتمان دست به دعا برداشته ایم0 آقا جان برای آن لحظه که سبز پوش با پرچم یالثارات الحسین در انتهای افق غباری بپا می شود وتو با ذوالفقار حیدر وسوار بر اسب سفید قصه ها می آیی لحظه ها را بدست باد می سپارم0 بگذار صادقانه بگویم که کهانسالترین آرزوی دلم آرزوی وصال توست!آرزویی که برای بدست آوردنش تمام کلافهای عمرم را به بازار معشوق فروشان برده ام وخودم را در جرگه خریداران یوسف زهرا(س) قرار داده ام0 نازنینم!تو زیبا ترین دلیل برای شبهای قدر وشب زنده داریهای منی تو ضیاعین ودلیل امن یجیب منی 0 آقا جان! می خواهم برایت قصه بگویم 0 قصه سیب وگندم ومردی که سالهاست در میان مردم چشمم ایستاده،قصه خوشه خوشه انتظار وچشمانی که درو میکنند،قصه باران وسطرهایی که دلواپس پونه هاست،قصه اسب وخیال آمدن تو در باران،قصه هایی که مشق هر شب من است0 کاش می شد واژه ها را شست وانتظارراتفسیر کرد ولی افسوس000 میدانی مرز انتظار کجاست!؟آنجا که قطره اشک منتظری سدی از دلواپسی ساخته وقطره قطره انتظار را ذخیره می کند،آنجا که وجودش چون جرعه ای آب از تشنه ای رفع عطش می کند آنگاه که می فرماید اگر شیعیان ما مرا به اندازه قطره ای آب بخواهند هر لحظه ظهور من نزدیکتر می شد0 حس می کنم نزدیکی آنقدر نزدیک که با آمدن یک نسیم تو را احساس کرد وبویید0 خوب می دانم که آخر دل سنگ وطلسم نحس قصه را می شکنی وآنگاه زمان وصل وجان نثاری می رسد0 پس بیا از پس کوچه های انتظار ،بیا که شعرهایم بی قافیه مانده اند،بیا که با آمدنت گم میشود در تبسم تو بغض چندین ساله ام،بیا که غزلهایم مضمون ندارند ومثنوی عشق نا تمام است0 محبوبم!هر روز که میگذردبیشتر از قبل دلم برایت تنگ می شود0 عشق تو سراسر وجودم را فرا گرفته و اگر دلم را بشکافی بر لوح آن نام تو هگ گردیده وکنون ای بهار عشق!می ترسم از خزان عمرترسم از ندیدن است بگو که تا خزان من آیا فرصت بهار دیدن است؟ یابن الزهرا!"لیت شعری أین استقرت بک النوی"0 کاش میدانستم که کجا وکی دلها به ظهور تو آرام خواهند گرفت0 بنفسی أنت! به جانم سوگند که تا طلوع صبح صادق به انتظارت خواهم ماند ولحظه ها را با تمام سنگینی به دوش می کشم وسکوت ثانیه ها را به ازای فریاد زمان تحمل می کنم فقط برای رسیدن به لحظه با شکوه وصا لت0 آقا جان! دروادی انتظار زمان را بنگر که چگونه از هجر تو همچون شمع ذره ذره آب می گردد0 کی می آیی که قطره ها به دریا بپیوندند؟خیبر گشای فاطمه(س) کی می آیی؟ کی می آیی که کران تا بیکران دلم را برایت چراغانی کنم وچشمانم را فرش قدومت نمایم؟ بیا که بهار بی صبرانه مشتاق آمدن توست وقلبم جویبار اشکهایی که هرروز وشب برای فراق تو ریخته می شوند0 یاس سفیدم!بیا که با ظهورت آیه"والنهار اذا تجلی" تأویل گردد0 بیا که چشمه سار وجودم سخت خشکیده وفریاد العطش برآورده،بیا تا از نرگس چشمانت عطری برای سجاده ام بگیرم0بیا ومرا زائر شهر قاصدکها کن،بیا000 دلم برای ورود هر عشقی غیر از عشق تو بن بست است ودیده ام جز برای فراق تو نمی بارد0 بیا که هجر توآیه"ان عذابی لشدید" را تفسیر می نماید0 آقا جان!بحق کوچه وچادر خاکی بیا،بیا که سید علی ماتنهاست وچاهی ندارد که غصه هایش را بااو در میان بگذارد0 بیا ورأس سبز شاپرکهایی باش که در جستجوی قبر یاس سرگردان کوچه های هاشمیند0 ای پیدا ترین پنهان من! تا تو بیایی مروارید چشمانم رابرای سلامتیت صدقه می دهم وبرای آمدنت روزه سکوت می گیرم وبا جام وصال تو افطار می نمایم0 نذر کرده ام که بیایی تا جان شیرین را فرش قدمها یت نمایم0 پس بیا که نذر خود را ادا کنم0 ای آفتاب عمر! تا تو بیایی انتظار را قاب میکنم وبر لوح دلم می کوبم0 فریاد را حبس می کنم وبه سکوت اجازه حضور می دهم0 در نبود تو جام تلخ فراق را سر می کشم وسر به دوش هجران می نهم وبرای آمدنت دعا می کنم0 به امید آنروز هزار وصد وهفتادمین شمع را روشن می کنیم ومنتظرت می مانیم0 به خدای کعبه می سپارمت وسبد سبد نرگس ویاس چشم براهی میکنم0 کاش می شد که خدا اجازه ظهورت می داد کاش می شد که در این دیار غربت ومیان موج غمها به سکوت سرد وسنگین رخصت خاتمه می داد کاش می شد جمعه ما شاهد ابروی زیبای تو می شد دیده نا قابل ما فرش کیسوی تو می شد کاش می شد انتظار منتظر بپایان رسد وهوا میزبان یاسها و نسترنها خاک پای مهدی زهرا شود کاش می شد تو هم از انتظار خسته شوی و برای فرج دعا کنی کاش می شد000 قربانت یاس سفید درباره شهدا زندگینامه و وصیتنامه شهدای دانشجوی شهرستان کازرون با همکاری مسئول پژوهش و تحقیق بنیاد شهید کازرون مداحی مداحان اهل بیت درباره امام زمان زیارت آل یس علیمی : یا ابا صالح مددی طاهری : مولودی امام زمان مولودی امام زمان تیک تاک ...،ثانیه ها،روزها،ماه ها،سال هاو...میگذرد و ما هنوز منتظر یار سفر کرده مان هستیم.به امید ظهور مهدی صاحب الزمان

 

 

ظهوری را می پاییم که خداوند یکتا از آدم تا خاتم را به انتظارش نشانده است:

به روزگار جوانی جمعه را منتظر بودیم که می دانستیم آن آفتاب نیمروز از مشرق جمعه بر می آید و هر جمعه که غروبگاه خود را می نمود امید را تازه می کردیم که دگر جمعه ای در راه است نگران مباش...

 

میر من شهسوار دشت امید

با سواران خویش می آید

لـشـگـر یــاس و نــا امیدیـهـا

پیش پایش دگر نمی پاید

 

و اکنون که آفتاب عمر با نزدیک شدن به غروبگاه خود رنگ می بازد و از نهانگاه خود می شنویم

 

دگر این جان خسته ام گویا

 

تــا غروبـی دگــر نمی پاید

 

 

با این بیت خواجه شیراز مترنم می شویم:

 

صبا خاک وجود ما بدان عالی جناب انداز

 

بود کان شاه خوبان را نظر بر منظر اندازیم.*

 

اشعاری در مورد امام  زمان(عج)

از هجر تو طبیعت ما گریه می کند.

چشم تمام آینه ها گریه می کند.

چشم انتظار آمدنت شیر خواره‌ای است.

گهواره‌ای به کرب و بلا گریه می کند.

پای سه ساله‌ای که پر تاول آمده است.

دارد به اشک و دعا گریه می کند.

در علقمه به خاطر تو مشک پاره ... 

 

از هجر تو طبیعت ما گریه می کند.

چشم تمام آینه ها گریه می کند.

چشم انتظار آمدنت شیر خواره‌ای است.

گهواره‌ای به کرب و بلا گریه می کند.

پای سه ساله‌ای که پر تاول آمده است.

دارد به اشک و دعا گریه می کند.

در علقمه به خاطر تو مشک پاره ای

دارد کنار دست جدا گریه می کند

گودال سرخ روز عطش نعره می کشد

از روضه های خون خدا گریه می کند.

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

سالهای پیش بال آسمانی داشتیم

بال کبوتر کران تا بی کرانی داشتیم

میوه بودیم و سر سال استفاده می شدیم

چون که بالای سر خود باغبانی داشتیم

چهار فصل موی ما برف زمستانی نداشت

پیر هم بودیم اگر رنگ جوانی داشتیم

روزها گردی اگر بر روی دلها می نشست

شب که می شد سنت خانه تکانی داشتیم

مثل شیر مادران ما حلال و پاک بود

در میان سفره ها گر لقمه نانی داشتیم

نذری روز ظهور مهدی موعودمان

صبحها چله به چله عهد خوانی داشتیم

صبح جمعه پیشواز تکسوار فاطمه

زوی پشت بامها صوت اذانی داشتیم

گاه پاهی جمعه ها اهل زیارت می شدیم

گاه گاهی میل سجده جمکرانی داشتیم

ثانیه ثانیه‌هامان گای آقا می گذشت

آی مردم!یک زمان صاحب زمانی داشتیم

پر نداریم و دل بپُر نداریم و...فقط

یادمان باشد که اینها را زمانی داشتیم





 
ظهور حضرت حجت(عج) از اموري است كه در اسلام نسبت به آنها به شدت تأكيد شده و در حتميت آن ذره اي شك و شبهه وجود ندارد. پيش از اين گفتيم كه در آياتي نظير آية 55 سورة نور، خداوند متعال به مؤمنان وعده داده است كه فرمانرواي زمين گردند و بر آن سيطره يابند.




صحبت كردن از حضرت مهدي(ع) و نشانه هاي ظهور ايشان در واقع صحبت كردن از حوادثي است كه بناست در آينده اتفاق بيفتد و لذا بجاست كه از خود بپرسيم: اگر در مورد احاديث نقل شده در اين زمينه بررسي اسناد صورت گرفت و مطمئن شديم كه آنها از معصوم(ع) صادر شده است، آيا مي توان مطمئن بود كه حتماً همة آن حوادث آن گونه كه در روايات شريف ما آمده اند وقوع يابند؟ پاسخ به اين پرسش در كتب عقيدتي و فلسفي تحت عنوان «بداء» داده مي شود كه طي اين بخش از مطالب به آن مي پردازيم.

«بداء» در لغت به معناي ظهور و روشن شدن پس از مخفي بودن چيزي است و اصطلاحاً به روشن شدن چيزي پس از مخفي بودن از مردم اطلاق مي شود؛ بدين معنا كه خداوند متعال بنا بر مصلحتي، مسئله اي را از زبان پيامبر يا ولي اي از اولياي خويش به گونه اي تبيين مي كند و سپس در مقام عمل و ظهور و بروز، غير آن را به مردم نشان مي دهد. در قرآن آمده است:
خداوند هر چه را بخواهد محو يا اثبات مي كند در حالي كه ام الكتاب نزد اوست و خود مي داند عاقبت هر چيزي چيست.1

و در آيه اي ديگر: و بدالهم سيّئات ما كسبوا.2
بدي هايي را خود كسب كرده بودند و براي آنها مخفي بود برايشان نمايان شد.
يا: ثمّ بدالهم من بعد ما رأؤا الآيات.3
پس از آنكه نشانه ها را ديدند حقيقت امر بر آنها روشن شد.
اين ظهور پس از خفا، تنها براي انسان رخ مي دهد و در مورد
خداوند متعال ابداً صدق نمي كند وگرنه لازمه اش اين است كه خداوند نسبت به آن موضوع جهل داشته باشد كه اين امر محالي است. خداوند، چنانكه قرآن كريم مي فرمايد به همه چيز آگاه و داناست 4 و نسبت به همه چيز در همة زمان ها و مكان ها چه حاضر باشند و چه غايب، چه موجود باشند و چه فاني و چه در آينده به وجود بيايند، علم حضوري دارد. قرآن كريم در اين زمينه مي فرمايد:
هيچ چيزي در آسمان و زمين از نظر خداوند متعال مخفي نمي شود.5
از همين روست كه مسئلة بداء و ظاهر كردن آن امر مخفي به خداوند نسبت داده مي شود:
و بدالهم من الله مالم يكونوا يحتسبون.6
خداوند آنچه را گمان نمي كردند، براي آنها ظاهر كرد.
براساس آية:خداوند چيزي را كه از آنِ مردمي است دگرگون نكند تا آن مردم خود دگرگون شوند.7
و با استفاده از ديگر آيات و روايات مي توان چنين برداشت كرد كه برخي اعمال حسنه نظير: صدقه، احسان به ديگران، صلة رحم، نيكي به پدر و مادر، استغفار و توبه، شكر نعمت و اداي حقّ آن و... سرنوشت شخص را تغيير داده و رزق و عمر و بركت زندگي اش را افزايش مي دهد، همان طور كه اعمال بد و ناشايست اثر عكس آن را بر زندگي شخص مي گذارد.
پيش از شرح اين عبارت كه بداء در حقيقت ظاهر شدن چيزي است كه از ناحية خداوند متعال براي مردم مخفي و براي خودش مشخص بود، لازم است يادآور شويم كه خداوند متعال بنا بر آيات قرآن دو لوح دارد:

الف) لوح محفوظ

لوحي كه آنچه در آن نوشته مي شود؛ پاك نشده و مقدّرات آن تغيير نمي يابند؛ چون مطابق با علم الهي است:
بَل هُوَ قُرآنٌ مَجيدٌ في لَوحٍ مَحفوظٍ.8
بلكه آن قرآن مجيدي است كه در لوح محفوظ ثبت گرديده است.

ب) لوح محو و اثبات
بنا بر شرايط و سنني از سنت هاي الهي، سرنوشت شخص يا جرياني به شكلي خاص مي شود، با از بين رفتن آن سنت ها يا مطرح شدن سنت هاي جديد سرنوشت آن شخص يا آن جريان تحت الشعاع سنت هاي جديد قرار مي گيرد. به عنوان مثال بناست كه شخص در سن 20 سالگي فوت كند امّا به واسطة صلة رحم يا صدقه اي كه مي دهد، 30 سال به عمرش اضافه مي شود و تا 50 سالگي زنده مي ماند يا به عكس، آن شخص بناست 50 سال عمر كند به واسطة گناه كبيره اي خاص، 30 سال از عمرش كاسته مي شود در همان 20 سالگي مي ميرد. كه البته خداوند متعال از اوّل مي دانست كه بناست اوّلي 50 سال و دومي 20 سال عمر كند ولي براي روشن شدن اين سنت هاي الهي مطلب به اين شكل از زبان پيامبران يا اولياي الهي(ع) بيان مي شود.

در قرآن كريم هم آمده است:
يمحوا الله ما يشاء و يثبت و عنده امّ الكتاب.9
يا اين آيه:
آنگاه مدتي را [براي شما عمر] مقرّر داشت و اجل حتمي نزد اوست.10
با توجه به اين دو لوح و مطالبي كه تا به حال به آنها پرداختيم، اين پرسش به ذهن مي رسد كه: آيا ظهور حضرت مهدي(ع) و نشانه هايي كه براي آن بيان شده است، در لوح محفوظ اند يا محو و اثبات. به عبارت ديگر آيا ممكن است اصلاً مسئله اي به نام ظهور ايشان تا آخر عمر بشريت و هستي اتفاق نيفتد يا ظهور بدون تحقّق نشانه ها رخ دهد يا همة نشانه ها بايد رخ دهند؟ در پاسخ به اين پرسش بايد نشانه هاي ظهور را به دو دسته تقسيم كنيم:
1. امور و علايم مشروط
2. امور و علايم حتمي. آنگونه كه امام باقر(ع) امور را به موقوفه و حتميه11 و امام صادق(ع) به حتمي12 و غير حتمي تقسيم كرده اند. مسئلة بداء هم در چهار زمينه با موضوع ظهور حضرت مهدي(ع) ارتباط مي يابد:

1. نشانه هاي مشروط و غير حتمي ظهور

جز نشانه هايي كه صراحتاً در احاديث به حتمي بودن آنها اشاره شده است، بقية نشانه هاي ظهور همگي از امور موقوفه به شمار مي روند، چنانكه بزرگاني مانند شيخ مفيد، شيخ صدوق و شيخ طوسي بدان تصريح كرده اند. بدين معنا كه به جز نشانه هاي حتمي ظهور بقية آنها بنا بر مشيت و ارادة الهي ممكن است دچار تغيير و تبديل، تقدّم يا تأخّر شوند. به عبارت ديگر آنها از جمله امور لوح محو و اثبات به حساب مي آيند و ممكن است با تغيير و تبديل در شرايط آنها و عوض شدن علل رخ دادن آنها به گونة ديگري پديد آيند يا اصلاً رخ ندهند. البته بسياري از رويدادهايي كه در احاديث ما به آنها اشاره شده است تا كنون اتفاق افتاده اند و دچار بداء در اصل تحقّق خويش نشده اند.
مثلاً اگر در حديث به نزول بلايي (مشروط) اشاره شده باشد به واسطة توسل و استغفار مؤمنان و مسلمانان ممكن است در نزول آن تأخير رخ دهد يا اصلاً چنين بلايي به جهت عظمت عمل صالح ايشان نازل نشود يا اينكه با برخي اعمال صالح يا ناصالح ظهور حضرت را دچار تعجيل يا تأخير كنند.

شايد بتوان علت بيان چنين اخباري را اين دانست كه اگر مسئله به اين شكل تبيين نمي شد، مؤمنان هم از احتمال حدوث آن حادثه باخبر نمي شدند و بدان مبتلا مي گشتند امّا پس از صدور حديث از ناحية معصوم(ع) و آگاه شدن مؤمنان و مسلمانان از آن، با دعا و توسل و استغفار از پديد آمدن چنان حادثة ناگواري ممانعت به عمل آورند يا سبب حدوث اتفاقي خوشايند شوند. البته فراموش نكنيم كه عكس اين مطلب هم كاملاً صادق است به اين معنا كه شخص معصوم(ع) با اعلام نزول بلا و علّت آن، حجت را بر مردم تمام مي كنند كه شما با وجود آنكه مي توانستيد، آن بلا را از خويش دفع نكرديد يا فلان خير را به سوي خويش جلب ننموديد و از همين روست كه روايت شده است:
خداوند متعال، به چيزي مثل بداء عبادت نشده است.13

2. علايم ظهور و امور حتمي

پنج مورد از نشانه هاي ظهور در بسياري از روايات كه از حدّ تواتر گذشته است؛ از جمله نشانه هاي حتمي ظهور برشمرده شده اند:
خروج سيّد خراساني و يماني، نداي آسماني مبني بر حقّانيت حضرت مهدي(ع)، شهادت نفس زكيّه و فرو رفتن سپاهيان سفياني در منطقة بيداء (بيابان بين مدينه و مكّه).14
اين نشانه هاي پنج گانه را احاديث از علايم حتمي شمرده و هيچ گونه احتمال بدايي در مورد تحقّق آنها نداده اند وگرنه خلاف حتمي بودن آنها مي شد. اين نشانه ها شديداً با مسئلة ظهور ارتباط داشته و همگي مقارن ظهور رخ خواهند داد ان شاءالله. بزرگواراني چون مرحوم آيت الله خويي در پاسخ به نويسندة كتاب سفياني و علامات ظهور15، علّامه سيّد جعفر مرتضي عاملي، در كتاب خويش و شيخ طوسي، در غيبت خويش16 نسبت به اين موضوع تصريح و اذعان كرده اند كه:
هر چند بنابر تغيير مصلحت ها با تغيير شروط اخباري كه به حوادث آينده مي پردازند، ممكن است دچار تغيير و تبديل شوند؛ جز آنكه روايت تصريح كرده باشد كه وقوع آن جريان حتمي است كه (با توجه به اعتماد ما به معصومين(ع)) ما هم يقين به حدوث آنها در آينده پيدا مي كنيم و قاطعانه مي گوييم در آينده چنين خواهد شد.17
اشكال اساسي كه به اين نظر گرفته مي شود؛ متكي به حديثي است كه نعماني در كتاب خويش آورده است كه: ابوهاشم داوود بن قاسم جعفري گفته است: نزد امام جواد(ع) بوديم و صحبت از حتمي بودن آمدن سفياني شد، از آن حضرت پرسيدم: آيا در مورد امور حتمي هم بداء رخ مي دهد؟ فرمودند: آري. گفتم: مي ترسم در مورد خود حضرت مهدي(ع) بداء رخ دهد. حضرت فرمودند:
ظهور حضرت مهدي(ع) وعدة الهي است و خداوند خلف وعده نمي كند.18
علّامه مجلسي، هم در بحارالانوار پس از نقل اين حديث اين
توضيح را اضافه كرده اند كه:
شايد محتوم، معاني مختلفي داشته باشد كه با توجه به اختلاف در تعاريف ممكن است در مورد برخي از آنها بداء رخ بدهد. مضاف بر اينكه شايد منظور از بداء در مورد خصوصيات آن حادثة محتوم و حتمي باشد و نه اصل تحقّق آن، كه مثلاً پيش از زوال حكومت بني عباس سفياني جنبش هاي خويش را آغاز مي كند.19
اين فرضيه چندان قابل قبول نيست؛ زيرا در صورت پذيرفتن آن، چه فرقي بين حتمي و غير حتمي خواهد بود؟ مضاف بر اينكه روايت مورد بحث ما از حيث سند، ضعيف است.20 در ضمن نمي توان از آن همه حديث و روايتي كه به شدت بر حتمي بودن اين پنج نشانه و امتناع احتمال رخ دادن بداء در آنها تأكيد مي كنند، چشم پوشي كرد و به احاديث انگشت شماري از اين دسته تمسك نمود؛ چون ممكن است در شرايط خاصي (به فرض قوت و اعتبار سندي آنها) معصوم(ع) مجبور شده باشند از روي تقيه، چنين سخني بگويند.
عبدالملك بن اعين گويد: به امام باقر(ع) در مورد حضرت مهدي(ع) گفتم: مي ترسم كه زود بيايند و سفياني نباشد. حضرت فرمودند:
والله نه. سفياني از حتمياتي است كه حتماً خواهد آمد.21
امور يا موقوفه اند يا حتميه كه سفياني از دستة حتمياتي است كه حتماً خواهد بود.22
يا امام صادق(ع) فرمودند:
از حتمياتي كه پيش از قيام حضرت مهدي(ع) خواهند بود اينهاست: شورش سفياني، فرو رفتن در بيداء، شهادت نفس زكيّه و منادي كه از آسمان ندا در دهد.23
حمران بن اعين از امام باقر(ع) راجع به آية:
ثمّ قضي اجلاً و اجلٌ مسمّي عنده؛24
مي پرسد. حضرت مي فرمايند:
دو اجل وجود دارد: محتوم و موقوف.
- محتوم چيست؟
- جز آن نخواهد شد.
- و موقوف؟
- مشيت الهي در رابطة آن جاري مي شود.
- اميدوارم كه سفياني جزء موقوف ها باشد.
- والله كه نه و از محتومات است. 25

3. بداء و قيام حضرت مهدي(ع)

ظهور حضرت حجت(ع) از اموري است كه در اسلام نسبت به آنها به شدت تأكيد شده و در حتميت آن ذره اي شك و شبهه وجود ندارد. پيش از اين گفتيم كه در آياتي نظير آية 55 سورة نور، خداوند متعال به مؤمنان وعده داده است كه فرمانرواي زمين گردند و بر آن سيطره يابند كه چنين واقعه اي در تمام طول تاريخ تا كنون اتفاق نيفتاده است و از آنجا كه « ان الله لا يخلف المعياد&raquo26 و خداوند در وعدة خويش تخلف نمي كند، در آينده اي دور يا نزديك حتماً چنين اتفاقي خواهد افتاد. ان شاء الله.
علاوه بر اينكه در موارد بسياري رسول مكرم اسلام(ص) و معصومين(ع) شديداً تأكيد نموده اند كه:
حتي اگر از عمر هستي بيش از يك روز باقي نمانده باشد، خداوند آن قدر اين روز را طولاني مي كند كه حضرت مهدي(ع) ظهور كرده و جهان را مملو از قسط و عدل گردانند.27

4. تعيين زمان ظهور حضرت مهدي(ع)
بسياري از روايات، ما را از توقيت (مشخص كردن زمان ظهور) يا تعيين محدودة زماني براي ظهور حضرت به شدت نهي كرده اند و شيعيان را امر كرده اند كه هر كه را چنين كرد تكذيب كنند و دروغ گو بشمارند؛ زيرا اين مطلب در زمرة اسرار الهي است و كسي آن را نمي داند؛ امام صادق(ع) به محمدبن مسلم فرمودند:
محمد! اگر كسي وقتي از جانب ما براي ظهور حضرت مهدي(ع) نقل كرد، از تكذيب كردن او نترس! چرا كه ما براي احدي تعيين وقت نمي كنيم.28
وقتي فضيل از امام باقر(ع) مي پرسد كه آيا اين مسئله وقت مشخص دارد؟ حضرت سه مرتبه مي فرمايند: «آنها كه وقت تعيين مي كنند دروغ مي گويند&raquo.29 يكي از ياران امام ششم(ع) به ايشان عرضه مي دارد: اين مسئله اي كه چشم انتظارش هستيم كي خواهد آمد؟ حضرت مي فرمايند:
اي مهزم! آنها كه وقت تعيين كنند دروغ مي گويند، آنها كه عجله كنند هلاك مي شوند و آنها كه تسليم امر خداوند باشند نجات مي يابند و به سوي ما باز مي گردند.30
آنگونه كه از احاديث برمي آيد، ظهور حضرت حجت(ص) از جمله اموري است كه خداوند متعال آن را از مردم پنهان نموده است و هر زمان كه خداوند تبارك و تعالي اراده كنند و شرايط و علل فراهم و مناسب باشد؛ زمين را از بركات وجودي آن امام همام(ع) بهره مند خواهند نمود.

البته نهي از تعيين وقت، شامل نشانه هاي حتمي ظهور نمي شود؛ چرا كه خود معصومين(ع) در اين موارد به فاصلة زماني ميان حدوث آن نشانة حتمي و ظهور حضرت اشاره كرده اند كه مثلاً از ابتداي شورش سفياني تا قيام حضرت بيش از 9 ماه طول نخواهد كشيد يا مثلاً 15 روز پس از شهادت نفس زكيّه حضرت در مكه ظهور مي كنند. وليكن ديگر نشانه ها حداكثر به اين اشاره مي كنند كه ظهور آن وجود مقدس نزديك شده است و نه بيش از اين. چنانكه ديديم برخي از نشانه هاي ظهور قرن هاست كه اتفاق افتاده اند و گذشته اند و هنوز ظهور رخ نداده است. كه البته به جهت ايجاد اميد در دل شيعيان مبني بر نزديك شدن ظهور معصوم(ع) از آن به عنوان نشانة قيام حضرت صاحب(ع) ياد كرده اند.

ضمناً اگر بنا بود زمان ظهور مشخص شود و همگان بدانند كه ايشان بناست چه زماني قيام جهاني خويش را آغاز كنند؛ ستمگران و ظالمان تمام عِدّه و عُدّه خويش را براي آن روز مهيا و آماده مي كردند ـ كه به خيال خام و واهي خود ـ آن نور الهي را خاموش كنند و نگذارند عدالت را در جهان گسترش دهند و مؤمنان و مستضعفاني هم كه قرن ها با حدوث اين حادثة عظيم و بزرگ فاصله داشتند مبتلا به يأس و كسالت و خمودي مي شدند حال آنكه قرن هاست بسياري در انتظار آن يار غايب از نظر، ديده ها را خون بار كرده و هر صبح و شام دست دعا به تعجيل در فرج ايشان برداشته اند و اميد دارند كه در زمرة ياران و ياوران ايشان باشند. مشخص نبودن زمان ظهور خواب از چشم هاي ستمگران ربوده و هر صبح و شام از اين هراسناكند كه شايد آن عزيز مقتدر امروز ظهور كند و پايه هاي حكومت شيطاني شان را درهم شكند.
به اميد آنكه آن روز را ببينيم و از ياوران حضرتش باشيم. ان شاءالله.

----------------------------------------------------------------------------------------
پي نوشت ها :

1. سورة رعد(13)، آية 39.
2 . سورة زمر(39)، آية 48.
3 . سورة يوسف(12)، آية 35.
4 . سورة نساء (4)، آية 35.
5 . سورة آل عمران (3)، آية 5.
6 . سورة زمر(39)، آية 48.
7 . سورة رعد(13)، آية 11.
8 . سورة بروج(85)، آيات 21 و 22.
9 . سورة رعد(13)، آية 39.
10. سورة انعام(6)، آية 2.
11. نعماني، محمد بن ابراهيم، الغيبة، ص204؛ مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، ج52، ص249.
12. نعماني، محمد بن ابراهيم، همان، ص202.
13. كليني، اصول كافي، ج 1، باب البدأ، ح 1 و صدوق، محمد بن علي بن حسين، التوحيد، باب 54، ح 2.
14. صدوق، محمد بن علي بن حسين، كمال الدين، ج2، ص650، طوسي، محمد بن حسن، الغيبة ص267، نعماني، همان، صص169 و 172؛ مجلسي، محمد باقر، همان؛ ج52، ص204، طبرسي، فضل بن حسن، اعلام الوري، ص426؛صافي گلپايگاني، لطف الله، منتخب الاثر، صص439 و 455.
15. فقيه، محمد، السفياني و علامات الظهور، ص102.
16. عاملي، جعفر مرتضي، دراسته في علامات الظهور، ص60.
17. طوسي، محمد بن حسن، همان، ص265.
18. نعماني، محمد بن ابراهيم، همان، ص205، مجلسي، محمد باقر، همان، ج52، ص250.
19. مجلسي، محمد باقر، همان، ج52، ص251.
20. رك: فقيه، محمد، همان، ص102.
21. نعماني، محمد بن ابراهيم، همان، ص203؛ مجلسي، محمد باقر، همان، ج52، ص249.
22. نعماني، محمد بن ابراهيم، همان، ص204؛ مجلسي، محمد باقر، همان، ج52، ص249.
23. نعماني، محمد بن ابراهيم، همان، ص176، صافي گلپايگاني، لطف الله، همان، ص455.
24. سورة انعام، آية 2.
25. مجلسي، محمد باقر، همان، ج52، ص249.
26. سورة آل عمران(3)، آية 9.
27. رك: شيخ مفيد، الارشاد، ج2، ص340، طبرسي، فضل بن حسن، همان، ص401، مجلسي، محمد باقر، همان، ج51، ص133.
28. نعماني، محمد بن ابراهيم، همان، ص195، طوسي، محمد بن حسن، همان، ص262؛ آل سيد حيدر، مصطفي، بشارةالاسلام، ص298، مجلسي، محمد باقر، همان، ج52، ص104.
29. طوسي، محمد بن حسن، همان، ص262؛ مجلسي، محمد باقر، همان، ج52، ص103؛ صافي گلپايگاني، لطف الله، همان، ص463.
30. نعماني، محمد بن ابراهيم، همان، ص198؛ طوسي، محمد بن حسن، همان، ص262؛ مجلسي، محمد باقر، همان، ج52، ص104؛ آل سيد حيدر، مصطفي، همان، ص299؛ صافي گلپايگاني، لطف الله، همان، ص463.



اس ام اس و پیامک های ایام فاطمیه

 

کاش از قلبم به قلبش راه داشت / کاش زهرا هم زیارتگاه داشت
کاش از شوقم چنان مرغ سحر / می زدم گرد مزارش بال و پر
می شنیدم ناله های غربتش / می پریدم تا کنار تربتش . . .


یتیمان جز دو چشم تر ندارند / به غیر از خاک غم بر سر ندارند
چو مادر مرده ها باید فغان کرد / که طفلان علی مادر ندارند . . .


عمریست رهین منت زهرائیم
مشهور شده به عزت زهرائیم
مُردیم اگر به قبر ما بنویسید
ماپیر غلام حضرت زهرائیم . . .


آنان که بر این خانه هجوم آوردند / در خاک نهال کینه را پروردند
در کعبه علی شکسته بتها شان را / اکنون به در خانه تلافی کردند . . .


دل از غم فاطمه توان دارد ، نه / و ز تربتِ او کسی نشان دارد ، نه
آن تربتِ گمگشته به بَر ، زوّاری / جز مهدی صاحب الزمان دارد ، نه . . .


یا علی جان تربت زهرا کجاست؟ / یادگار غربت زهرا کجاست؟
تا ز نورش دیده را روشن کنم / بر مزارش شعله ها بر تن کنم . .


چو می اُفتد به چشمم گاهواره
نفس می گردد از غم پُر شماره
الهی کاش محسن در برم بود
نمی شد قلبم از کین پاره پاره . .


غرقاب غمم دگر مرا ساحل نیست / جز اشک فراق دیگرم حاصل نیست
ای مرگ بیا!که زندگی کردن من / بی فاطمه جز خوردن خون دل نیست


در جهان تا زنده ام گویم ثنای فاطمه /
دست حاجت می برم سوی خدای فاطمه
گر برای درد بی درمان مداوا طالبی /
رایگان درمان کند دارالشفای فاطمه . . .


ما زنده به لطف و رحمت زهرائیم
مامور برای خدمت زهرائیم
روزی که تمام خلق حیران هستند
ما منتظر شفاعت زهرائیم


چه حالی داده دل را دست مادر / که می شستی زدنیا دست مادر
از آن سیلی مگر چشمت نمی دید / که می جستی مرا با دست مادر . . .


در ظلمت شب شهاب را می شستند /آیینه افتاب را می شستند
در چشمه خون چکان چشمان علی / پیمانه نور ناب را می شستند . . .


آه زهرا تا ابد جاری بود / دست مولا تشنه یاری بود
چون علی شد بی کس و بی هم نفس /
گفت یا زینب به فریادم برس . . .


رفتی تو و زینبت ز غم می سوزد
آتش ز نوایش به دلم افروزد
این خانه عزاخانه شود بار دگر
هر گاه نگاه خود به در می دوزد . . .


ای تاج سر عالم و آدم زهرا /
از کودکی ام دل به تو دادم زهرا
آن روز که من هستم و تاریکی قبر /
جان حسنت برس به دادم زهرا . . .


الهی داد از این دل داد از این دل / کنار قبر زهرا کرده منزل
بگو زهرا زجا خیزد ببیند / که اشک دیده کرد خاک او گل . . .


بی تو با شمع علی تا به سحر می سوزد
شمع می میرد و او بار دگر می سوزد
یک نفر مثل درختان سپیدار بلند
در خیالش همه شب بین دو در می سوزد . . .


هرچه باشد من نمک پرورده ام /
دل به عشق فاطمه خوش کرده ام
حج من بی فاطمه بی حاصل است /
فاطمه حلال صدها مشکل است . . .


الا طلیعه ی کوثر سفر بس است بیا /
غروب غربت مادر سفر بس است بیا
بیا که چشم به راهت نشسته خاک بقیع /
به جان فاطمه دیگر سفر بس است بیا


فرزند آن بشکسته پهلو خواهد آمد /
با رمز یاالله و یا هو خواهد آمد
والفجر یعنی شیعیان وقتی نمانده /
با ذو الجناح و ذوالفقار، او خواهد آمد


پیغمبری که عمری غمخوار امتش بود /
روی کبود زهرا (س) اجر نبوتش بود؟


هر سینه که دوستدار زهراست /
آشفته و بی قرار زهراست
گنجینه ی هفت آسمان ها /
در سینه ی خون نگار زهراست
از شرح کرامتش همین بس /
عالم همه وامدار زهراست . . .


در حریم فاطمیّه مرغ دل پر می زند /
ناله از مظلومی زهرای اطهر می زند . . .


سوز دل سیاهم دیگر اثر ندارد /
بس که گناه کردم اشکم ثمر ندارد
ای کاش قبل مردن یار از سفر بیاید /
او عزم انتقام زهرا مگر ندارد . . .


چرا شب غم ما را سحر نمی آید /
چرا ز یوسف زهرا خبر نمی آید
عزیز فاطمه! یکدم بیا به محفل ما /
مگر به مجلس مادر، پسر نمی آید . . .


تو را از جان و دل باشم خریدار /
بیا ای یوسف زهرا به بازار
بیا و انتقام مادر خویش /
بگیر از دشمن بد اختر خویش
از آنهایی که حقش غصب کردند /
عدو را جای حیدر نصب کردند
خدایا دل نازنین زهرای اطهر را بواسطه ی ظهور فرزندش شاد بگردان . . .


عادت به روضه کرده دلم روضه خوان کجاست
صاحب عزای فاطمه، آن بی نشان کجاست
قربان اشک روز و شب چشم خسته ات
مولا فدای مادر پهلو شکســــته ات


حضرت حیدر به نام فاطمه حساس بود
خلقت از روز ازل مدیون عطر یاس بود
ای که بستی راه را در کوچه ها بر فاطمه
گردنت را می شکست آنجا اگر عباس بود


در حریم فاطمیه مرغ دل پر میزند
ناله از مظلومی زهرای اطهر میزند
السلام علیک یا فاطمة الزهرا . . .


جاهلان خیال بافتند / فرق شیعه را شکافتند
زخم شیعه را نمک زدند / قفل بر در فدک زدند
تاب دیدنت نداشتند / داغ بر دلت گذاشتند
تیر و قلب عاشق آه آه / سیلی و شقایق آه آه


حضرت فاطمه (س) :
خداوند امر به معروف را برای اصلاح مردم قرار داد
شهادت زهرای اطهر تسلیت باد . .


ای بتول پاک السلام / قلب چاک السلام
حاصل جوانی علی / مه ارغوانی علی
لحظه ای درنگ کن بمان / وقت ناتوانی علی
بی تو سر بلند میکنند / دشمنان جانی علی
بی تو سجده میکند به خاک / روح آسمانی علی


یا علی خرابم از غمت / سوختم کبابم از غمت
زخم کهنه را نمک زدند / همسر تو را کتک زدند . . .


ای تو مهراب فاطمه / اسوه ی حجاب فاطمه
یاس پرپر علی بمان / سایه سر علی بمان
قوت دل علی نرو / از مقابل علی نرو . . .


مرو مادر دلم طاقت نداره / دلم بعد از تو خیلی بی قراره
مگه بابام علی شب های بی تو / سرم رو روی زانوهاش بذاره


منم زینب که بی دلدار مانده ست
به قلبم خون به چشمم خار مانده است
نگاهم خیره میماند همیشه
به آن خونی که به دیوار مانده است . . .


الا ای چاه یارم را گرفتند / گلم ، باغم ، بهارم را گرفتند
میان کوچه ها با ضرب سیلی / همه دار و ندارم را گرفتند . . .


ناموس خدا ، دخت نبی ، همسر حیدر
ام الحسین ، شافعه ی خلق به محشر
این غم نرود از نظر ما که ز کین شد
نیلی رخت از سیلی آن شوم بد اختر
یا رب تو غذابش بنما بیشتر از پیش
آنکس که به پهلوی وی از کینه زدی در


بریزم اشک غم ، از دیده بر رخسار مادر جان
بنالم در عزایت بادل افکار مادر جان
یه یاد آرم از آن ساعت که با پهلوی بشکسته
کشیدی ناله در بین در و دیوار مادر جان
از آن غصب فدک وز بردن حیدر سوی مسجد
مرا دیگر نباشد طاقت گفتار مادر جان . . .

 


 

گل من که رنگش نیلی نبود /
جواب محبت که سیلی نبود . . .

 


 

خدایا به سوز دل مولا علی
و به پهلوی بشکسته ی زهرای مرضیه
قَسمت می دهیم که فرج منتقم شان را برسانی .. آمین

 


 

سرفصل کتاب آفرینش زهراست
روح ادب وکمال و بینش زهراست
روزی که گشایند در باغ بهشت
مسئول گزینش و پذیرش زهراست

 


 

گرچه مظلومی مولا سندی معتبر است
این سند ثابت و امضا شده با میخ در است.

 


بانو نمی یابیمت ، اما کنار تو گریه مرسوم است ،
مگر می توان پهلوی تو بود و شکسته نبود .
نام خود را خصم ، داغ ننگ زد / دید بار شیشه داری ، سنگ زد

 


 

باد پاییزی اگر برگ خزان را می برد
مهر زهرا هم گناه شیعیان را می برد . . .

 


 

تا که پرسیدم ز منطق، عشق چیست
در جوابم اینچنین گفت و گریست
لیلی ومجنون همه افسانه اند
عشق تفسیری ز زهرا وعلیست

 


 

یا علی رفتم بقیع اما چه سود /
هر چه گشتم فاطمه آنجا نبود
یا علی قبر پرستویت کجاست /
آن گل صدبرگ خوشبویت کجاست
هر چه باشد من نمک پرورده ام /
دل به عشق فاطمه خوش کرده ام

 


 

از فاطمه اکتفا به نامش نکنید /
نشناخته توصیف مقامش نکنید
هر کس که در او محبت زهرا نیست /
علامه اگر هست سلامش نکنید. ..

 


 

بر عالمیان رحمت رحمان زهراست
در هر دو جهان سرور نسوان زهراست
نوری که دهد شاخه طوبی از اوست
کوثر که خدا گفته به قرآن زهراست

 


 

اللهم صل علی فاطمه و ابیها
و بعلها و بنیها و سر مستودع فیها
به عدد ما احاط به علمک

 


 

بر حاشیه برگ شقایق بنویسید /
گل تاب فشار در و دیوار ندارد . ..

 


 

حضرت زهرا (س) فرمود:
خدایا مرا فارغ کن که تمام توجه ام
به آن باشد که برای آن خلق شده ام.

 


 

نیکی به پدر و مادر، موجب ایمنی از خشم الهی است .
حضرت زهرا (س)

لطفا" شما هم پیامک هاتون رو در خصوص این مطلب با دیگران در قسمت نظرات به اشتراک بگذارید




 
 

باسمه تعالی

 

زندگینامه حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)

 

فاطمه (علیها السلام) در نزد مسلمانان برترین و والامقام ترین بانوی جهان در تمام قرون و اعصار می‌باشد. این عقیده بر گرفته از مضامین احادیث نبوی است. این طایفه از احادیث، اگر چه از لحاظ لفظی دارای تفاوت هستند، اما دارای مضمونی واحد می‌باشند. در یکی از این گفتارها (که البته مورد اتفاق مسلمانان، اعم از شیعه و سنی است)، رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌فرمایند: "فاطمه سرور زنان جهانیان است". اگر چه بنابر نص آیه شریفه قرآن، حضرت مریم برگزیده زنان جهانیان معرفی گردیده و در نزد مسلمانان دارای مقامی بلند و عفت و پاکدامنی مثال‌زدنی می‌باشد و از زنان برتر جهان معرفی گشته است، اما او برگزیده‌ی زنان عصر خویش بوده است. ولی علو مقام حضرت زهرا (علیها السلام) تنها محدود به عصر حیات آن بزرگوار نمی‌باشد و در تمامی اعصار جریان دارد. لذا است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در کلامی دیگر صراحتاً فاطمه (علیها السلام) را سرور زنان اولین و آخرین ذکر می‌نمایند. اما نکته‌ای دیگر نیز در این دو حدیث نبوی و احادیث مشابه دریافت می‌شود و آن اینست که اگر فاطمه (علیها السلام) برترین بانوی جهانیان است و در بین زنان از هر جهت، کسی دارای مقامی والاتر از او نیست، پس شناخت سراسر زندگانی و تمامی لحظات حیات او، از ارزش فوق العاده برخوردار می‌باشد. چرا که آدمی با دقت و تأمل در آن می‌تواند به عالیترین رتبه‌های روحانی نائل گردد. از سوی دیگر با مراجعه به قرآن کریم درمی‌یابیم که آیات متعددی در بیان شأن و مقام حضرتش نازل گردیده است که از آن جمله می‌توان به آیه‌ی تطهیر، آیه مباهله، آیات آغازین سوره دهر، سوره کوثر، آیه اعطای حق ذی القربی و... اشاره نمود که خود تأکیدی بر مقام عمیق آن حضرت در نزد خداوند است. این آیات با تکیه بر توفیق الهی، در مقالات دیگر مورد بررسی قرار خواهد گرفت. ما در این قسمت به طور مختصر و با رعایت اختصار، به مطالعه شخصیت و زندگانی آن بزرگوار خواهیم پرداخت.

 

نام، القاب، کنیه‌ها

 نام مبارک آن حضرت، فاطمه (علیها السلام) است و از برای ایشان القاب و صفات متعددی همچون زهرا، صدیقه، طاهره، مبارکه، بتول، راضیه، مرضیه، نیز ذکر شده است.

فاطمه، در لغت به معنی بریده شده و جدا شده می‌باشد و علت این نامگذاری بر طبق احادیث نبوی، آنست که: پیروان فاطمه (علیها السلام) به سبب او از آتش دوزخ بریده، جدا شده و برکنارند.

زهرا به معنای درخشنده است و از امام ششم، امام صادق (علیه السلام) روایت شده است که: "چون دخت پیامبر در محرابش می‌ایستاد (مشغول عبادت می‌شد)، نورش برای اهل آسمان می‌درخشید؛ همانطور که نور ستارگان برای اهل زمین می‌درخشد."

صدّیقه به معنی کسی است که به جز راستی چیزی از او صادر نمی شود. طاهره به معنای پاک و پاکیزه، مبارکه به معنای با خیر و برکت، بتول به معنای بریده و دور از ناپاکی، راضیه به معنای راضی به قضا و قدر الهی و مرضیه یعنی مورد رضایت الهی.(1)

کنیه‌های فاطمه (علیها السلام) نیز عبارتند از ام الحسین، ام الحسن، ام الائمه، ام ابیها و...

ام ابیها به معنای مادر پدر می‌باشد و رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) دخترش را با این وصف می‌ستود؛ این امر حکایت از آن دارد که فاطمه (علیها السلام) بسان مادری برای رسول خدا بوده است. تاریخ نیز گواه خوبی بر این معناست؛ چه هنگامی که فاطمه در خانه پدر حضور داشت و پس از وفات خدیجه (سلام الله علیها) غمخوار پدر و مایه پشت گرمی و آرامش رسول خدا بود و در این راه از هیچ اقدامی مضایقه نمی‌نمود، چه در جنگها که فاطمه بر جراحات پدر مرهم می‌گذاشت و چه در تمامی مواقف دیگر حیات رسول خدا.

 

مادر و پدر

همانگونه که می‌دانیم، نام پدر فاطمه (علیها السلام) محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم) است که او رسول گرامی اسلام، خاتم پیامبران الهی و برترین مخلوق خداوند می‌باشد. مادر حضرتش خدیجه دختر خویلد، از زنان بزرگ و شریف قریش بوده است. او نخستین بانویی است که به اسلام گرویده است و پس از پذیرش اسلام، تمامی ثروت و دارایی خود را در خدمت به اسلام و مسلمانان مصرف نمود. خدیجه در دوران جاهلیت و دوران پیش از ظهور اسلام نیز به پاکدامنی مشهور بود؛ تا جایی که از او به طاهره (پاکیزه) یاد می‌شد و او را بزرگ زنان قریش می‌نامیدند.

 

ولادت

 فاطمه (علیها السلام) در سال پنجم پس از بعثت(2) و در روز 20 جمادی الثانی در مکه به دنیا آمد. چون به دنیا پانهاد، به قدرت الهی لب به سخن گشود و گفت:"شهادت می‌دهم که جز خدا، الهی نیست و پدرم رسول خدا و آقای پیامبران است و شوهرم سرور اوصیاء و فرزندانم (دو فرزندم) سرور نوادگان می‌باشند." اکثر مفسران شیعی و عده‌ای از مفسران بزرگ اهل تسنن نظیر فخر رازی، آیه آغازین سوره کوثر را به فاطمه (علیها السلام) تطبیق نموده‌اند و او را خیر کثیر و باعث بقا و گسترش نسل و ذریه پیامبر اکرم ذکر نموده‌اند. شایان ذکر است که آیه انتهایی این سوره نیز قرینه خوبی براین مدعاست که در آن خداوند به پیامبر خطاب می‌کند و می‌فرماید همانا دشمن تو ابتر و بدون نسل است.

 

مکارم اخلاق

 سراسر زندگانی صدیقه طاهره (علیها السلام)، مملو از مکارم اخلاق و رفتارهای نمونه و انسانی است. ما در این مجال جهت رعایت اختصار تنها به سه مورد اشاره می‌نماییم. اما دوباره تأکید می‌کنیم که این موارد، تنها بخش کوچکی از مکارم اخلاقی آن حضرت است.

1-   از جابر بن عبدالله انصاری، صحابی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)منقول است که: مردی از اعراب مهاجر که فردی فقیر مستمند بود، پس از نماز عصر از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)طلب کمک و مساعدت نمود. حضرت فرمود که من چیزی ندارم. سپس او را به خانه فاطمه (سلام الله علیها) که در کنار مسجد و در نزدیکی خانه رسول خدا قرار داشت، راهنمایی نمودند. آن شخص به همراه بلال (صحابی و مؤذن رسول خدا) به در خانه حضرت فاطمه (علیها السلام) آمد و بر اهل بیت رسول خدا سلام گفت و سپس عرض حال نمود. حضرت فاطمه (علیها السلام) با وجود اینکه سه روز بود خود و پدر و همسرش در نهایت گرسنگی به سر می‌بردند، چون از حال فقیر آگاه شد، گردن‌بندی را که فرزند حمزه، دختر عموی حضرت به ایشان هدیه داده بود و در نزد آن بزرگوار یادگاری ارزشمند محسوب می‌شد، از گردن باز نمود و به اعرابی فرمود: این را بگیر و بفروش؛ امید است که خداوند بهتر از آن را نصیب تو نماید. اعرابی گردن‌بند را گرفت و به نزد پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) بازگشت و شرح حال را گفت. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)از شنیدن ماجرا، متأثر گشت و اشک از چشمان مبارکش فرو ریخت و به حال اعرابی دعا فرمود. عمار یاسر (از اصحاب پیامبر) برخاست و اجازه گرفت و در برابر اعطای غذا، لباس، مرکب و هزینه سفر به اعرابی، آن گردن‌بند را از او خریداری نمود. پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) از اعرابی پرسید: آیا راضی شدی؟ او در مقابل، اظهار شرمندگی و تشکر نمود. عمار گردن‌بند را در پارچه ای یمانی پیچیده و آنرا معطر نمود و به همراه غلامش به پیامبر هدیه داد. غلام به نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)آمد و جریان را باز گفت. حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم)غلام و گردن‌بند را به فاطمه (علیها السلام) بخشید. غلام به خانه‌ی صدیقه اطهر آمد. زهرا (علیها السلام)، گردن‌بند را گرفت و غلام را در راه خدا آزاد نمود.

گویند غلام در این هنگام تبسم نمود. هنگامی که علت را جویا شدند، گفت: چه گردن‌بند با برکتی بود، گرسنه‌ای را سیر کرد و برهنه‌ای را پوشانید، پیاده‌ای را صاحب مرکب و فقیری را بی‌نیاز کرد و غلامی را آزاد نمود و سرانجام به نزد صاحب خویش بازگشت.

2-   رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)در شب زفاف پیراهن نویی را برای دختر خویش تهیه نمود. فاطمه (علیها السلام)پیراهن وصله‌داری نیز داشت. سائلی بر در خانه حاضر شد و گفت: من از خاندان نبوت پیراهن کهنه می‌خواهم. حضرت زهرا (علیها السلام) خواست پیراهن وصله‌دار را مطابق خواست سائل به او بدهد که به یاد آیه شریفه "هرگز به نیکی دست نمی‌یابید مگر آنکه از آنچه دوست دارید انفاق نمایید"، افتاد. در این هنگام فاطمه (علیها السلام) پیراهن نو را در راه خدا انفاق نمود.

3-   امام حسن مجتبی در ضمن بیانی، عبادت فاطمه (علیها السلام)، توجه او به مردم و مقدم داشتن آنان بر خویشتن، در عالیترین ساعات راز و نیاز با پروردگار را این گونه توصیف می‌نمایند: "مادرم فاطمه را دیدم که در شب جمعه‌ای در محراب عبادت خویش ایستاده بود و تا صبحگاهان، پیوسته به رکوع و سجود می‌پرداخت. و شنیدم که بر مردان و زنان مؤمن دعا می‌کرد، آنان را نام می‌برد و بسیار برایشان دعا می‌نمود اما برای خویشتن هیچ دعایی نکرد. پس به او گفتم: ای مادر، چرا برای خویش همانگونه که برای غیر، دعا می‌نمودی، دعا نکردی؟ فاطمه (علیها السلام) گفت: پسرم ! اول همسایه و سپس خانه."

 

ازدواج و فرزندان آن حضرت

 صدیقه کبری خواستگاران فراوانی داشت. نقل است که عده‌ای از نامداران صحابه از او خواستگاری کردند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)به آنها فرمود که اختیار فاطمه در دست خداست. بنا بر آنچه که انس بن مالک نقل نموده است، عده‌ای دیگر از میان نامداران مهاجرین، برای خواستگاری فاطمه (علیها السلام) به نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رفتند و گفتند حاضریم برای این وصلت، مهر سنگینی را تقبل نماییم. رسول خدا همچنان مسأله را به نظر خداوند موکول می‌نمود تا سرانجام جبرئیل بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شد و گفت: "ای محمد! خدا بر تو سلام می‌رساند و می‌فرماید فاطمه را به عقد علی درآور، خداوند علی را برای فاطمه و فاطمه را برای علی پسندیده است." امام علی (علیه السلام) نیز از خواستگاران فاطمه (علیها السلام) بود و حضرت رسول بنا بر آنچه که ذکر گردید، به امر الهی با این وصلت موافقت نمود. در روایات متعددی نقل گشته است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: اگر علی نبود، فاطمه همتایی نداشت. بدین ترتیب بود که مقدمات زفاف فراهم شد. حضرت فاطمه (علیها السلام) با مهری اندک (بر خلاف رسوم جاهلی که مهر بزرگان بسیار بود) به خانه امام علی (علیه السلام) قدم گذارد.(3) ثمره این ازدواج مبارک، 5 فرزند به نامهای حسن، حسین، زینب، ام کلثوم و محسن (که در جریان وقایع پس از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) سقط شد)، بود. امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) از امامان 12 گانه می‌باشند که در دامان چنین مادری تربیت یافته‌اند و 9 امام دیگر (به غیر از امام علی (علیه السلام) و امام حسن (علیه السلام)) از ذریه امام حسین (علیه السلام) می‌باشند و بدین ترتیب و از طریق فاطمه (علیها السلام) به رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) منتسب می‌گردند و از ذریه ایشان به شمار می‌روند.(4) و به خاطر منسوب بودن ائمه طاهرین (به غیر از امیر مؤمنان (علیه السلام)) به آن حضرت، فاطمه (علیها السلام) را "ام الائمه" (مادر امامان) گویند.

زینب (سلام الله علیها) که بزرگترین دختر فاطمه (علیها السلام) به شمار می‌آید، بانویی عابد و پاکدامن و عالم بود. او پس از واقعه عاشورا، و در امتداد حرکت امام حسین (علیه السلام)، آن چنان قیام حسینی را نیکو تبیین نمود، که پایه‌های حکومت فاسق اموی به لرزه افتاد و صدای اعتراض مردم نسبت به ظلم و جور یزید بارها و بارها بلند شد. تا جایی که حرکتهای گسترده‌ای بر ضد ظلم و ستم او سازمان گرفت. آنچه از جای جای تاریخ درباره عبادت زینب کبری (علیها السلام) بدست می‌آید، آنست که حتی در سخت‌ترین شرایط و طاقت‌فرساترین لحظات نیز راز و نیاز خویش با پروردگار خود را ترک ننمود و این عبادت و راز و نیاز او نیز ریشه در شناخت و معرفت او نسبت به ذات مقدس ربوبی داشت.

ام کلثوم نیز که در دامان چنین مادری پرورش یافته بود، بانویی جلیل القدر و خردمند و سخنور بود که او نیز پس از عاشورا به همراه زینب (سلام الله علیها) حضور داشت و نقشی عمده در آگاهی دادن به مردم ایفا نمود.

 

فاطمه (علیها السلام)در خانه

 فاطمه (علیها السلام) با آن همه فضیلت، همسری نیکو برای امیر مؤمنان بود. تا جایی که روایت شده هنگامی که علی (علیه السلام) به فاطمه (علیها السلام) می‌نگریست، غم و اندوهش زدوده می‌شد. فاطمه (علیها السلام) هیچگاه حتی اموری را که می‌پنداشت امام علی(علیه السلام) قادر به تدارک آنها نیست، از او طلب نمی نمود. اگر بخواهیم هر چه بهتر رابطه زناشویی آن دو نور آسمان فضیلت را بررسی نماییم، نیکوست از امام علی (علیه السلام) بشنویم؛ چه آن هنگام که در ذیل خطبه‌ای به فاطمه (علیها السلام)با عنوان بهترین بانوی جهانیان مباهات می‌نماید و او را از افتخارات خویش بر می‌شمرد و یا آن هنگام که می‌فرماید: "بخدا سوگند که او را به خشم در نیاوردم و تا هنگامی که زنده بود، او را وادار به کاری که خوشش نیاید ننمودم؛ او نیز مرا به خشم نیاورد و نافرمانی هم ننمود."

 

مقام حضرت زهرا (علیها السلام) و جایگاه علمی ایشان

 فاطمه زهرا (علیها السلام)در نزد شیعیان اگر چه امام نیست، اما مقام و منزلت او در نزد خداوند و در بین مسلمانان به خصوص شیعیان، نه تنها کمتر از سایر ائمه نیست، بلکه آن حضرت همتای امیر المؤمنین و دارای منزلتی عظیم‌تر از سایر ائمه طاهرین (علیهم السلام) می‌باشد.

اگر بخواهیم مقام علمی فاطمه (علیها السلام) را درک کنیم و به گوشه‌ای از آن پی ببریم، شایسته است به گفتار او در خطبه فدکیه بنگریم؛ چه آنجا که استوارترین جملات را در توحید ذات اقدس ربوبی بر زبان جاری می‌کند، یا آن هنگام که معرفت و بینش خود را نسبت به رسول اکرم آشکار می‌سازد و یا در مجالی که در آن خطبه، امامت را شرح مختصری می‌دهد. جای جای این خطبه و احتجاجات این بانوی بزرگوار به قرآن کریم و بیان علت تشریع احکام، خود سندی محکم بر اقیانوس بی‌کران علم اوست که متصل به مجرای وحی است (قسمتی از این خطبه در فراز آخر مقاله خواهد آمد). از دیگر شواهدی که به آن وسیله می‌توان گوشه‌ای از علو مقام فاطمه (علیها السلام) را درک نمود، مراجعه زنان و یا حتی مردان مدینه در مسائل دینی و اعتقادی به آن بزرگوار می‌باشد که در فرازهای گوناگون تاریخ نقل شده است. همچنین استدلالهای عمیق فقهی فاطمه (علیها السلام) در جریان فدک (که مقداری از آن در ادامه ذکر خواهد گردید)، به روشنی بر احاطه فاطمه (علیها السلام) بر سراسر قرآن کریم و شرایع اسلامی دلالت می‌نماید.

 

مقام عصمت

 در بیان عصمت فاطمه (علیها السلام)و مصونیت او نه تنها از گناه و لغزش بلکه از سهو و خطا، استدلال به آیه تطهیر ما را بی‌نیاز می‌کند. ما در این قسمت جهت جلوگیری از طولانی شدن بحث، تنها اشاره می‌نماییم که عصمت فاطمه (علیها السلام)


 



ام رضا(علیه‏السلام) می فرماید: «نشانه و علامت قائم این است که سن حضرت زیاد است ولی از نظر چهره جوان می نماید، به گونه‏ای که اگر کسی به او نظر کند، می پندارد او در سن چهل سالگی یا کمتر است. نشانه دیگرش اینکه گذشت روزگار او را پیر نمی کند تا زمانیکه اجلش فرا رسد.»(1)

1.       ظاهر ایشان

روایات بسیاری وجود دارد که جمال زیبای حضرت را به روشنی توصیف کرده‏است و صورت و سیرت ایشان را شبیه ترین فرد به پیامبر اسلام می دانند.

پیامبر اسلام(صلی‏الله‏علیه‏وآله) فرموده اند: مهدی از فرزندان من است. اسم او اسم من و کنیه او کنیه من است.او از نظر خَلق و خُلق شبیه‏ترین مردم به من است.(2)

امام حسن عسگری(علیه‏السلام) می فرمایند: سپاس از آن خدایی است که مرا از دنیا نبرد تا آنکه جانشین مرا به من نشان داد. او از نظر آفرینش و اخلاق، شبیه ترین مردم به رسول خداست.(3)

با توجه به روایات فوق همه خصال و صفاتی را که در قرآن و روایات به پیامبر گرامی اسلام(صلی‏الله‏علیه‏وآله)  نسبت داده شده است، به وجود مقدس حضرت مهدی(عج‏الله) نیز می توان نسبت داد. روایاتی که به توصیف ویژگی های ظاهری پیامبر(صلی‏الله‏علیه‏وآله) پرداخته اند، بسیارند. یکی از آن روایات، روایتی از امام باقر(علیه‏السلام) می باشد:

ایشان ویژگی های پیامبر(صلی‏الله‏علیه‏وآله) را چنین توصیف نموده اند که: رخسار پیامبر خدا، سپید آمیخته به سرخی و چشمانش سیاه و درشت و ابروانش به هم پیوسته و کف دست و پایش پر گوشت و درشت بوده؛ بدان سان که گویی طلا بر انگشتانش ریخته باشد. استخوان دو شانه‏اش بزرگ بود. چون به کسی روی می کرد، به خاطر مهربانی شدیدی که داشت، با همه بدن به جانب او توجه می کرد.....(4)

شخص پیامبر نیز حضرت مهدی را چنین وصف می کنند که، مهدی از من است، پیشانی گشاده و بینی کشیده دارد. مهدی از فرزندان من است، چهره او مانند ماه درخشان است.(5)

امام معصوم همه صفات و خصال شایسته ائمه معصومین را به ارث برده و در عبادت و بندگی، تقوا، عصمت و پاکدامنی، درایت، حکمت، عطوفت و مهرورزی، شجاعت و جنگ‏آوری و... سرآمد همه جهانیان است

 

2.       سجایای اخلاقی

 

سجایا و مکارم اخلاقی حضرت مهدی را به سه دسته می توان تقسیم کرد:

الف) شباهت‏ها با پیامبر اکرم(صلی‏الله‏علیه‏وآله)

قرآن کریم در آیات متعددی به توصیف پیامبر اکرم(صلی‏الله‏علیه‏وآله) پرداخته و آن حضرت را به دلیل ویژگی های برجسته و منحصر به فردش ستوده است که از آن جمله می توان آیات زیر را برشمرد:

·          نرم‏خویی حضرت(فبما رحمةٍ من الله لِنتَ لهم و لو کنتَ فظَّاً غلیظَ القلب لانفضُّوا من حولک...اگر تو درشت‏خو بودی مردم از پیرامون تو پراکنده می شدند.)(6)

·          دلسوزی، احساس مسئولیت، خیرخواهی و مهر و محبت بی‏پایان ایشان نسبت به امتش(لقد جائکم رسولٌ من أنفسکم عزیزٌ علیه ماعنِتُّم حریصٌ علیکم بالمۆمنین رئوفٌ رحیم...)

باتوجه به روایات فوق می توان دریافت که خاتم اوصیا نیز همچون خاتم انبیاء، مظهر نرم‏خویی، دلسوزی، خیرخواهی، مهر و محبت، خلق و خوی نیکو برای همه عالم دانست.

امام علی(علیه‏السلام) در پاسخ مردی که از تبار حضرت مهدی پرسیده بود، فرمودند: او از بنی‏هاشم از بلندترین قله‏ها، پرآب‏ترین دریاها، مطمئن‏ترین پناهگاه ها و خالص ترین معدن های عرب است. هنگامی‏که مرگ شبیخون زند او را ترسی در دل نباشد و چون مرگ روی نماید سستی و ناتوانی از خود نشان ندهد و به هنگام زورآزمایی دلیران عقب‏نشینی نکند

 

ب) شباهت‏ها با انبیاء و اوصیای الهی

ایشان خاتم اوصیا و وارث انبیا است بنابراین می توان گفت ایشان جامع همه صفات و ویژگی های نیکوی انبیاء می باشد. چنانکه در یکی از زیارات حضرت خطاب به ایشان اینگونه عرض می کنیم:

سلام بر وارث پیامبران و خاتم اوصیا....آنکه میراث تمام پیامبران به او رسیده و آثار همه برگزیدگان نزد او موجود است.(7)

در برخی از روایات شباهت های حضرت با پیامبران بزرگواری همچون آدم، نوح، ابراهیم، موسی، یوسف، عیسی و... بیان شده است که از جمله آنها می توان به طول عمر، پنهان بودن ولادت، غیبت از قوم خود، هیبت و شکوهمندی و ...اشاره کرد.(8)

نتیجه اینکه آخرین امام معصوم همه صفات و خصال شایسته ائمه معصومین را به ارث برده و در عبادت و بندگی، تقوا، عصمت و پاکدامنی، درایت، حکمت، عطوفت و مهرورزی، شجاعت و جنگ‏آوری و... سرآمد همه جهانیان است.(9)

ج) ویژگی‏های خاصه ایشان

در مورد خصال اخلاقی حضرت مهدی به طور خاص، روایات متعددی از طریق شیعه و اهل سنت نقل شده است.

امام علی(علیه‏السلام) در پاسخ مردی که از تبار حضرت مهدی پرسیده بود، فرمودند: او از بنی‏هاشم از بلندترین قله‏ها، پرآب‏ترین دریاها، مطمئن‏ترین پناهگاه ها و خالص ترین معدن های عرب است. هنگامی‏که مرگ شبیخون زند او را ترسی در دل نباشد و چون مرگ روی نماید سستی و ناتوانی از خود نشان ندهد و به هنگام زورآزمایی دلیران عقب‏نشینی نکند...(10)

ابن حماد در کتاب خود نوشته است: نشانه مهدی این است که بر کارگزاران سختگیر، بسیار بخشنده و با مستمندان، مهربان است.(11)

 

نتیجه ‏گیری

با توجه به مستندات فوق می توان دریافت که ویژگی های آن جناب چنان دقیق و بی کم و کاست بیان شده است که زمینه هرگونه اشتباه و خطا در تشخیص مصداق حقیقی ایشان را از بین می برد و راه را بر دروغگویان می بندد. امید است که خداوند متعال توفیق دیدار شبیه ترین مردم به رسول خدا و طاووس اهل بهشت را روزی همه ما گرداند.



این جمعه هم گذشت

ساعات عمر من همگی غرق غم گذشت

دست مرا بگیر که آب از سرم گذشت

مانند مرده ای متحرک شدم بیا

بی تو تمام زندگی ام در عدم گذشت

می خواستم که وقف تو باشم تمام عمر

دنیا خلاف آنچه که می خواستم گذشت

دنیا که هیچ,جرعه ی آبی که خورده ام

از راه حلق تشنه ی من مثل سم گذشت

بعد از تو هیچ رنگ تغزل ندیده ایم

از خیر شعر گفتن,حتی قلم گذشت

تا کی غروب جمعه ببینم که مادرم

یک گوشه بغض کرده,که این جمعه هم گذشت...

مولا شمار درد دلم بی نهایت است

تعداد درد من به خدا از رقم گذشت

***

حالا برای لحظه ای آرام می شوم

ساعات خوب زندگی ام در حرم گذشت



1- اعلان ظهور:اولین حادثه‏ای که بعد از ظهور امام زمان(ع) شکل می‏گیرد، اعلام ظهور امام زمان(ع) است. ظهور حضرت به وسیله منادی آسمانی اعلام می‏گردد، آن گاه حضرت در حالی که به کعبه تکیه داده است، با دعوت به حق، ظهور خود را اعلام می‏دارد. دعوت حضرت هم به منظور اعلام ظهور حضرت است و هم به منظور فراخوان عمومی جهت پذیرش حکومت جهانی صورت می‏گیرد. امام علی(ع) فرمود:"هنگامی که منادی از آسمان ندا می‏دهد:حق از آنِ آل محمد است و اگر طالب هدایت و سعادت هستید، به دامان آل محمد چنگ زنید، حضرت مهدی(عج) ظهور می‏کند".
2- رجعت و بازگشت برخی از مؤمنان صالح و پیامبران الهی مانند حضرت عیسی(ع) که در رکاب حضرت مهدی(عج) خواهند بود و در قیام و مبارزه او با ستمگران شرکت دارند.
3- مبارزات امام زمان(عج):یکی از حوادث مهم که بعد از ظهور امام زمان(ع) به وجود می‏آید، مبارزه امام با دشمنان و مخالفان ظهور است. برخی از افراد و گروه‏ها حکومت عدالت گستر امام زمان(ع) را بر نمی‏تابند و با حضرت به جنگ می‏پردازند. مخالفان امام را افراد و گروه‏های مختلف تشکیل می‏دهند و سیاست امام در برابر آن‏ها متفاوت است.
امام زمان(ع) نخست همگان را به دین و صلح فرا می‏خواند و با مدارا با آن‏ها رفتار می‏نماید.
امّا دشمنان دعوت امام را نادیده می‏گیرند و به جنگ با امام می‏پردازند. امام با بهره‏گیری از همه قدرت و امکانات، با دشمنان برخورد می‏کند، و جنگ سختی به وقوع می‏پیوندد. از جمله جنگ امام زمان(عج) با دجال و سفیانی.
4- پیروزی امام زمان(عج):در این درگیری‏ها سرانجام حضرت پیروز می‏شود. در برخی روایات از پیروزی امام بر شرق و غرب، جنوب و قبله گزارش شده است.
امام باقر(ع) فرمود:"حضرت قائم از ما است و فرمانروایی حضرت شرق و غرب را فرا می‏گیرد". از پیامبر اسلام(ص) گزارش شده است که حضرت مهدی(عج) لشکریانش را به سراسر زمین گسیل می‏دارد.
5- تشکیل حکومت جهانی و برچیده شدن مرزهای جغرافیایی:
امام مهدی(عج) حکومت جهانی تشکیل می‏دهد و مرزهای جغرافیایی را بر می‏چیند. این حکومت همان حکومت آرمانی موعود است که از آن در روایات گاهی به مدینه "فاضله" سخن گفته شده است. گاهی به جامعه مطلوب و گاهی به "دولت کریمه" یاد شده است.
حکومت جهانی امام زمان(ع) از مؤلّفه‏ها و شاخصه هایی برخوردار است که تحقق هر کدام از آن‏ها می‏تواند یکی از حوادث بعد از ظهور امام زمان(ع) محسوب شوند، از جمله:
أ) گسترش عدالت:
یکی از ویژگی‏های حکومت امام زمان(ع) عدالت است. عدالت عنصر گم شده‏ای است که همگان دنبال آن هستند. این گمشده در حکومت امام زمان تحقق پیدا می‏کند.
پیامبر اسلام فرمود:"یملاء الأرض قسطاً و عدلاً بعد ما ملئتْ ظلماً و جوراً"؛امام زمان(ع) حکومت را به گونه‏ای سازماندهی می‏کند که دیگر واژه ستم از ذهن‏ها رخت بر می‏بندد و کسی به دیگری ظلم نمی‏کند؛
ب) گزینش کارگزاران شایسته:
طبیعی است که حکومت آرمانی امام زمان(ع) که رهبری آن را امام مصلح و پارسا بر عهده دارد، کارگزاران آن نیز از صالحان و پارسایان خواهند بود، از این رو در روایات آمده است که دولت امام زمان(ع) را برخی از پیامبران و جانشینان آنان و صالحان و از اصحاب پیامبر اسلام(ص) تشکیل می‏دهند. حضرت عیسی(ع) به امام زمان(ع) می‏گوید:"من به عنوان وزیر فرستاده شده‏ام؛ نه امیر و فرمانروا".
6- رشد آگاهی و دانش:
یکی از حوادث بسیار مهم رشد دانش و صنعت در عصر امام زمان(ع) است. دوره ظهور دوران گسترش علم و دانایی است و مدینه فاضله اسلامی "مدینة العلم" است. با آمدن آن منجی همان گونه که ظلم جای خود را به عدل و داد می‏دهد، دانایی و فرزانگی جایگزین جهل و نادانی می‏شود و جهان از نور عقل و دانش آکنده می‏گردد.
7- رشد عقل و خرد ورزی:در این دوره بشر به حاکمیت عقلانیت نایل می‏گردد.
در روایات آمده است که در عصر ظهور حضرت مهدی(عج) برکات خداوندی به بشر ارزانی داشته و دست رحمت ایزدی بر عقل‏های مردم کشیده می‏شود و مردم از نظر عقل و بصیرت در وضع بی مانندی قرار می‏گیرند.
8- رفاه اقتصادی و معیشتی:به فرموده پیامبر اسلام(ص) در دوره حضور حضرت مهدی(عج) مردم به نعمت هایی نایل می‏گردند که در هیچ زمانی سابقه ندارد. برای همگان برکات الهی از آسمان نازل می‏شود و زمین چیزی از روییدنی‏های خود را پنهان نمی‏کند.سطح رفاه زندگی در این دوره به حدّی است که طبق روایات رسیده از امام صادق(ع) در این دوره فقیری یافت نمی‏شود تا مردم زکات اموالشان را به او بدهند.
9- برقراری امنیت اجتماعی:در این دوره امنیت اجتماعی به نحو کامل برقرار می‏گردد. به گونه‏ای که اگر زنی به تنهایی بخواهد از عراق به شام مسافرت نماید، در مورد امنیتش هیچ ترس و دلهره‏ای ندارد.
10- رشد تربیتی و شکوفایی فرهنگی و اخلاقی:در این دوره افراد به رشد تربیتی و اخلاقی و جامعه به بالاترین درجه تعالی و شکوفایی نایل می‏گردند. امام علی(ع) فرمود:"چون قائم ما قیام کند، کینه‏ها از دل‏ها زدوده می‏شود". امام باقر(ع) فرمود:"هنگامی که قائم ما قیام کند، خداوند قوای فکری مردم را تعالی می‏بخشد و اخلاق آنان را به کمال می‏رساند".
در روایتی دیگر از آن حضرت نقل شده است که "در دوره ظهور، دوستی و یگانگی بین مؤمنان در نهایت خود قرار می‏گیرد، به گونه‏ای که هر کس نیازمند باشد، بدون هیچ ممانعتی از جیب دیگری پول بر می‏دارد (و دیگری هم از این کار راضی است".
برای اطلاع بیشتر در این مورد به کتاب عصر زندگی و چگونگی آینده انسان و اسلام، پژوهشی در انقلاب جهانی حضرت مهدی(عج)، تألیف محمد حکیمی مراجعه نمایید.



)

 
 
به ماه رویت قسم که جانا

اگر که باشم گه ظهورت

و گر تنم را حصار قبرم، میان دستان خود فشارد

زمانه با داغ دوری تو

گدازد این قلب چاک چاکم

دوباره سر بر ره تو سایم

به جانب پرچم تو آیم

به حسرت روی تو بمیرم… و خون زخم‌های شکفته من

به پیش پایت چنین نگارد

تمام عمرم برای مهدی

شود وجودم فدای مهدی

سپاس گویم خدای مهدی

شنیدم آخر ندای مهدی….

تمام عمرم فدای مهدی

 

 

 

 



 

تصویر به اندازه 10% (504x366) کوچک شده است. برای دیدن تصویر در اندازه واقعی (560x406) روی این نوار کلیک کنید. برای باز شدن در پنجره جدید روی تصویر کلیک کنید.
[تصویر: masoomin.gif]


صد جمعه دیده ایم و شما را ندیده ایم

از درد گفته ایم  دوا را ندیده ایم

چشمان ما هر آنچه به جز یار دیده است

از بخت تیره وجه خدا را ندیده ایم

چرخیده ایم دور سر خویش تا کنون

اما مسیر پای شما را ندیده یم

خون دل است قسمت ما از فراق یار

از روزگار ما که مدارا ندیده ایم

از ذکر مانده ایم چو تسبیح پاره شد

وقتی سحر نسیم دعا را ندیده ایم

چندین محرم آمدو رفت و نیامدی

آقا بیا که کرب و بلا را ندیده ایم

 



مطالب درموردشمشیرذوالفقار

44

منابع اسلامی در این باب سخنهای گوناگون گفته اند . به روایت سدی از مفسران بزرگ و معتبر اهل سنت در تفسیر آیه « و انزلنا الحدید فیه بأس شدید و منافع للناس ، حضرت آدم وقتی از بهشت بیرون آمد ، ذوالفقار را كه از برگ اس بهشتی ساخته شده بود با خود به این دنیا آورد و با آن با دشمنان ( جن و شیاطین ) می جنگید . پس از او به ترتیب به پیامبران بعد رسید تا سرانجام به پیامبر اسلام (ص) رسید و آن حضرت آن را به علی (ع) داد ( مناقب ، ج 3 ، ص 339 ، نقل از تفسیر سدی ) .
به گزارش دیگر ، روز جنگ احد امام علی (ع) سخت جنگید تا آنكه شمشیرش شكست و نزد پیامبر (ص) آمد و شمشیر خواست . ( مناقب ، ج 3 ، ص 339 ؛ علل الشرایع ، جزء 1 ، ص 7 ) ، نیز گویند : بتی آهنین در یمن بود كه علی (ع) آن را شكست و بفرمود تا از آن ، دو شمشیر ساختند . یكی از آن دو ذوالفقار بود . ( مناقب ، ج 3 ، ص 339 )
همچنین گویند هنگامی كه بلقیس به دیدن سلیمان رفت ، شش شمشیر از جمله ذوالفقار را برایش به هدیه برد . سرانجام به دست عاص بن منبه رسید و او كه در پیكار بدر ، در سپاه مشركان بود ، كشته شد و شمشیرش به دست پیامبر (ص) و دست آخر به دست علی (ع) رسید ( مناقب ، ج 3 ، ص 315، پاورقی ).
نیز گویند حجاج بن علاطه یكی از مردم مكه آن را به پیامبر (ص) هدیه داد و آن حضرت آن را روز احد به علی (ع) بخشید ( تاج العروس ، ج 7 ، ص 357، ماده فقره )
نیز گویند برگ نخلی در دست پیامبر (ص) بود ، وقتی علی (ع) شمشیر خواست ، پیامبر (ص) بر آن برگ نخل دمید و به قدرت خدا شمشیری شد كه بعدا ذوالفقار نام گرفت . ( مناقب ، ج 3 ، ص 339 ).
همچنین گویند به سال هشتم هجری كه پیامبر (ص) برای فتح مكه می رفت در میان راه علی (ع) را فرستاد تا بت و بتخانه منات را ویران كند . آن حضرت در خزانه منات دو شمشیر به نام رسوب و مخذم یافت كه « حارث بن ابی شمر شاه غسانی شام » به منات هدیه كرده بود و علی (ع) آن دو شمشیر را نزد پیامبر (ص) برد و آن حضرت شمشیرها را به علی (ع) بخشید ؛ ذوالفقار یكی از آن دو بود ( طبری ، تاریخ ، ج 3 ، ص 17 ؛ اصنام كلبی ، ص 14 ـ 15 ؛ معجم البلدان ، ج 5 ، ص 205 ) این خبر درست نیست ، زیرا در جنگ احد به سال سوم هجرت ذوالفقار در دست علی (ع) بود و با آن می جنگید . ( سیره ابن هشام ، جلد 3 ، ص 4 ـ 77 ) .
همچنین گویند كه علی (ع) در سال نهم هجرت بت فلس را شكست و بتخانه اش را ویران كرد و دو شمشیر رسوب و مخذم را ( كه یكی از آن دو ذوالفقار بود ) در آنجا یافت و آنها را به پیامبر (ص) داد و سپس پیامبر (ص) آنها را به علی (ع) بخشید . این خبر نیز به دلیل اینكه ذوالفقار در سال 3 هجری دست علی (ع) بود ، درست نیست . همچنین گویند به پیكار بدر به سال دوم هجرت عاص بن منبه و پدر و عمویش كه از سران مشرك بود كشته شدند . علی (ع) عاص بن منبه را كشت و شمشیرش ، ذوالفقار را به پیامبر (ص) داد . سال بعد در جنگ احد هنگامی كه از شدت جنگ شمشیر علی (ع) شكست و از پیامبر (ص) شمشیر خواست ، پیامبر اكرم (ص) در گرماگرم پیكار احد به علی (ع)داد و علی (ع) شجاعانه از پیامبر (ص) دفاع كرد و دشمن را عقب راند . در این هنگام ندایی شنیده شد كه می گفت « لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار » پیامبر (ص) فرمود : ‹‹ این صدای جبرئیل است ››.
در میان همه گزارشها مورخان روی گزارش اخیر بیشتر تأكید كرده اند . به نظر این جانب با آنكه بیشتر گزارشها احتمال صحت دارد ، ولی گزارش آخری معقول تر و منطقی تر است ، ( نیز نگاه كنید به : مناقب سلیمان كوفی ، ص 495 ؛ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ، ج 7 ، ص 219 ؛ تاریخ ابن الوردی ، ج 1 ، ص 132 ؛ تاریخ طبری ، ج 3 ، ص 184 و تاریخ یعقوبی ، ج 3 ، ص 184 و تاریخ یعقوبی زندگی امام علی (ع) و … )



-_-آثاردعای فرج-_-

روایات مختلفی به بیان آثارفوائدویژگی هایی که بردعاکردن برای تعجیل فرج مترتب است،پرداخته است که به پاره ای ازآن ها اشاره می کنیم:

1-فرمایش حضرت ولی(عج)بسیاردعاکنیدبرای تعجیل فرج که فرج  شماست درآن است.

2-این دعاسبب زیادشدن نعمت ها است.

3-اظهارمحبت قلبی است.

4-نشانه انتظاراست.

5-زنده کردن امرائمه اطهار(ع)است.

6-مایۀ ناراحتی شیطان لعین است.

7-نجات یافتن فتنه های آخرالزمان است.

8-حضرت صاحب الزمان(ع)درحق اودعامی کند.

9-شفاعت ان حضرت درقیامت شامل حال اومی شود.

10-شفاعت پیغمبر(ص)ان شاءالله شامل حالش ی شود.

11-سبب تشرف به دیدارآن حضرت دربیداری یاخواب می شود.ان شاءالله

12-فرج مولای ماحضرت صاحب الزمان(ع)زودترواقع می شود.

13-وفای عهدوپیمان خداوندی.

14-سبب طولانی شدن عمراست.ان شاءالله

15-هنگام مرگ اومژده می رسدوبا او به نرمی رفتارمی شود.

16-دعای پیغمبر(ص)شامل حالش می گردد.

17-پاداش خونخواهی حضرت ای اباعبداالله حسین(ع)رادارد.

18-شایستگی دریافت احادیث ائمۀ اطهار(ع)را می یابد.

19-دعای امیرالمومنین(ع)درروز قیامت،شاملش می گردد.

20-مایۀ خراش روی ابلیس ومجروح شدت اواست.

21-روزقیامت هدیه های ویژه ای دریافت می دارد.

22-مجلسی که دران برای حضرت قائم-عجل الله فرجه-دعاشود،محل حضور فرشتگان می گردد.

23-مایۀ خرسندی خداوندعزوجل ی شود.

24-این دعاخوشایندترین اعمال نزدخداونداست.

25-ازکسانی خواهد بودکه خداونددربهشت به حکومت می دهد.ان شاءالله

26-این دعادرعالم برزخ وقیامت مونس مهربانی خواهد.

27-دعای هنگام غیبت بهترازدعای هنگام ظهورامام(ع)است.

28-این دعا ثواب کسی که باپیغمبر(ص)شهیدشده رادارد.

29-ثواب کسی که زیرپرچم حضرت قائم(ع)شهید شده دارد.

30-ثوا باحسان به مولای ماحضرت صاحب الزمان-عجل الله فرجه-رادارد.

31-به بالاترین درجات شهدای روزقیامت نائل می شود.

32-ورستگاری به سبب شفاعت فاطمۀ زهرا(س)رادرپی دارد



میگویند جمعه می آید ...

آری ، روزی که بازار تعلقات دنیا را تعطیل کنیم!

 

او خواهد آمد .

 

 



تودلم یه دنیاحرفه که میخوام بگم براتون..توبگوبه من کجایی..تاببوسم خاک پاتون..آقاجون دلم گرفته مثل آسمون پاییز...میدونم مرغ دل من دوباره کرده هواتو..

آقاجون: باخودم یه نذری کردم که اگرتوروببینم باهمون نگاه اول..جونم وبدم براتون.

گــــــــــــــل زهــــــــــــــــــرا

چه خوبه خونۀ قلبم بشه جای توهمیشه.هک کنی روی صفحۀ دل نقش روی دلرباتو..چی بشه یه بارشبونه ردشی ازکوچه قلبم..روی ماهتوببینم یاکه بشنوم صداتو..

آقا....

ماروهم یه نیمه یک شب تونمازشب دعــــــــــاکن....

تاصبابرام بیاره صداوسوزدعـــــــــاتو..

بیاتابرات بمیرم که به عشق تواسیرم الهی..به جون بگیرم همۀ دردوبلاتو

بیاتادورت بگیرم حالاکه اسیردردم..

بیــــــــــــــاای یوســــــــف زهـــــرا ببوسم شال عزاتو..

گفتی پرخون چشمات ازغم داغ شقایق،الهی من بمیرم نبینم خون چشماتو...

قربون چشمات آقـــــــــا

میمیرم برات آقـــــــــــــــــــــاجـــانم




صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد